روش شناسی و معرفت شناسی به مثابه قلهٔ دانش
معرفت شناسی و روش شناسی به مثابه قلهٔ دانش
اگر هنوز شناختی نسبی، ولو کم،با مباحث معرفت شناسی و به دنبال آن روش شناسی ندارید،باید فرض کنید هیچ چیز موجهی را نمیدانید.(اگر با معنای این دو اصطلاح آشنا نیستید در ادامه توضیحات آشنا خواهید شد)رجوع به هستی شناسی پیش از رجوع به معرفت شناسی و روش شناسی، زیربنای تمام خطاهای افراد در کسب دانش است. یا دست کم میتوان مدعی شد اکثر خطاهایی که در دانش غلط (شبه علمی، خرافی یا غیرمنطقی و غیره) افراد شاهد هستیم به این دلیل است که آنها پیش از شناخت حداقلی از معرفت شناسی و به دنبالهٔ آن روش شناسی ، به سراغ هستی شناسی میروند.
معرفت شناسی شاخه ای از فلسفه است که در مورد امکان کسب معرفت و شناخت به کندوکاو میپردازد. مثل پرسشهایی از این قبیل؛انسان چه چیزهایی را میتواند بشناسد؟ آیا تمام باور و درکی که انسانها از جهان پیرامون دارند، خطاست و اصلا انسان توان شناخت بیواسطهٔ جهان را ندارد؟یا برخی از معرفتهای ما از جهان عینی و خارج از ذهن ما صادق و برخی کاذب هستند؟ یا شاید تمام درکی که از جهان داریم توسط ادراک و ذهن ما کاملاً بدون هیچ تغییری توسط ادراک و ذهن ما، قابل درک هستند؟ و…..پرسش های بیشماری از این قبیل که اگر دقت کنیم تمام آنها در گرو فهم بشری و شناخت ما هستند. یعنی خود شناخت مدنظر است و نه چیزی که میشناسیم.
بنابراین موضوع معرفت شناسی عبارت از شناختِ خودِ شناخت. پس هرگاه در شاخه از هر دانشی، سخن از نوع شناخت و چگونگی کسب معرفت در آن به میان میآید، در واقع به معرفت شناسی آن دانش پرداخته ایم.
در ادامهٔ معرفت شناسی، بحث روش نیز مطرح میشود. یعنی به تعبیری میتوان روش شناسی ( methodology ) را در ادامهٔ معرفت شناسی یا مبحثی مجزا اما در بسیاری از موارد مرتبط تلقی کرد.روش شناسی به معنای پرداختن به روش کسب دانش است. فیالمثل در علوم طبیعی چه روشهایی بکار میرود یا بطور خاص در فلان نظریه علمی از چه روشهایی استفاده شده است.
به تعبیر ساده تر مثلاً نظریهٔ الف دارای روش تجربی است یا عقلی؟ پرسشهای روش شناسی معطوف به سازوکاری است که برای رسیدن به یک دانش استفاده شده اند. برای مثال اگر کسی یک ادعای تاریخی مطرح کند، باید گفت او از روش تاریخی به این ادعا رسیده است و باز میتوان در روشی که او به این ادعا رسیده است کندوکاو تخصصیتری داشت. مثلاً باید پرسید که چه شواهد و مدارک تاریخیای برای تأیید ادعای خود دارد؟
اما پیش از آن باید دانست روش تاریخی چه اعتباری دارد؟ برای پاسخ به این سوال نیز باید ابتدا دید اساساً روس تاریخی چیست؟ تمام این سوالاتی که در این مثال مطرح شد در شاخهٔ روش شناسی قرار دارد. تفاوتی ندارد که در باب تاریخ یا علم تجربی یا هر دانش دیگری این پرسشهای مرتبط با روش مطرح شود، در هر حال وقتی سخن از سنجش و واکاویِ روشِ یک ادعا به میان آمد، یک بحث روش شناسی شکل گرفته است.
حال با این مقدمه در مورد این دو شاخهٔ مهم، باید پرسید چرا طبق ادعای این جستار، این دو در قلهٔ دانش قرار دارند؟
ابتدا باید گفت معرفت شناسی بر هر معرفت، شناخت یا علمی تقدم دارد.چون در آن، بنیادیترین پرسشها از دانش و معرفت بشر مطرح میشود. مثلاً فرض کنیم که کسی معتقد باشد تمام چیزی که بشر میداند،اعم از علوم تجربی و غیره، ساختهٔ ذهن اوست و در واقعیت خارج از ذهن بشر، اینها واقعیت ندارند، بلکه تنها برای پیشبرد اهداف و اندیشهٔ بشر مفید بوده و به همین دلیل ساخته شده است. خب بی تردید اگر این مدعا را بپذیریم کاملاً نگاه ما به علم و معرفت متفاوت خواهد بود تا زمانی که مثلاً معتقد باشیم برخی از دانشی که داریم در جهان خارج از ذهن نیز صادق هستند.
تفاوت این دو ادعا در پیگیری ما نسبت به کسب معرفت تاثیر بسزایی دارد. یکی از آنها به تعبیری ادعا میکند که همه چیز نوعی اختراع ذهنی بشر است و دومی ادعا میکند که برخی از معرفتهای ما از نوع کشف هستند و در مواردی واقعاً یک قانونی از جهان خارج از ذهن کشف میشود.(البته این دو ادعا صرفاً مثال هستند و مباحث گستردهای در موضوعات مختلف معرفت شناسی وجود دارد)
اما موضوع مهم بعدی روش است. به نوعی اهمیت آشنایی با معرفت شناسی نیز برای پاسخ به تعیین اعتبار روشهاست. برای مثال اگر ما با یک ادعایی از سوی یک شخص مواجه شویم که سراسر غیرعلمی و همچنین غیر منطقی باشد، ابتدا باید نگرش او درباب معرفت شناسی را تعیین کنیم. مثلا اگر شخص مقابل معتقد بود که تمام علم و منطق یکسره یاوهای بیش نیست، زیرا درک انسان از همه چیز عاجز است. در اینصورت شما نمیتوانید مدعی شوید که ادعای او خطاست چون مثلاً با روشمندی علمی در تناقض است. پس در مواردی که یک ادعا از روش فراتر رود، بطور بنیادی یک بحث معرفت شناسانه مطرح میشود.
اما بخش مهمتر موضوعاتِ مرتبط با کسب دانش، کاملاً معطوف به روش است.بطور روزمره همهٔ ما گاهی به روشها، آگاهانه یا ناآگاهانه اهمیت میدهیم.
هنگامی میپرسیم: ”چطور فهمیدی؟”
یا هنگامی که میپرسیم: ”ازکجا میدانی؟”
اما در مواجهه با موضوعات پیچیدهتر، مثل موضوعات علمی یا هرچیزی که وابسته به اندیشهٔ ماست، بسیاری از ما هیچ توجهی به روش نداریم. در دنیای امروز در اکثر اوقات ادعاهای مختلفی که مطرح میشود به ظرافت بسیار بیشتری در شناخت روشها نیاز دارد. گاهی بقدری ادعاها نزدیک به واقع هستند که تشخیص آن نیازمند آگاهی و تسلط زیادی در مورد اعتبار روش هاست.در زمانهٔ ما حتی معتبرترین علوم نیز آلوده به روشهای نامعتبر یا حتی شبه علمی هستند. بنابراین عرصه های دیگر نیز بدیهیست که دستخوش ادعاهای نامعتبر و گاه خردستیزانه شوند.از علوم طبیعی و تجربی تا انسانی، از هر حرفه و تخصصی که فکرش را بکنیم گرفته تا حتی حوزه سلامت، ورزش و درمان.
یعنی امروزه مطالب شبه علمی حتی به حوزههایی که با سلامت افراد رابطهٔ جدی دارند رسوخ کرده و رسانهها پر است از مطالب غیرعلمی و اشتباه. (نه فقط فضای مجازی بلکه در رسانههای دیگر) پس ما در هر محیطی با هر حرفهای یا حتی خارج از حرفهٔ خود در حوزهٔ عقاید و علاقهمندیها، دائماً با ملقمهای از نظرات درست و غلط روبرو هستیم. به همین جهت برای تشخیص سره از ناسره ، صحت و اعتبار هر ادعا، ابتدا نیازمند تشخیص اعتبار آنها هستیم. پس تردیدی نیست که برای شناخت و تمایز میان ادعاهای کذب، بیاساس یا کم اعتبار مستلزم آگاهی از معیارها و سنجههایی هستیم که جز با شناخت و آشنایی با روش شناسی چنین امکانی مهیا نخواهد شد.
بنابراین غفلت رایجی که اکثر افراد مرتکب میشوند همین پرداختن به شناخت پدیدهها و ادعاها پیش از پرداختن به معرفت شناسی و شاید مهمتر از آن روش شناسی است. مصداق بارز این خطا زمانی است که ما به هستی شناسی بپردازیم پیش از آنکه به معرفت شناسی و روش شناسی مسلط باشیم.
نتیجه عدم آشنایی با روش شناسی
اگر ما با مباحث روش شناسی آشنایی نداشته باشیم دستخوش کژفهمیها و خطاهای جدی خواهیم شد که گاه عواقب جدی دارند. در یک تجربهٔ شخصی ، مدتی پیش با دوستی بر سر یک مواد تشکیل دهندهٔ مکمل ورزشی اختلاف نظری پیش آمد و من که از ادعای خود اطمینان داشتم پیشنهاد کردم تا با چند جستجوی ساده بررسی کنیم که کدام از ادعاها درست است.
البته موضوع بسیار ساده و پیش پا افتادهای بود،اینکه یک مکمل از چه مادهای درست میشود. او مدعی شد که از مربی خود و در جایی خوانده که شخصی کارکشته است پرسیده و محال ممکن است در چنین موضوع سادهای اشتباه کرده و اطلاعات غلط به او داده باشد، علاوه بر این در مقالهای که آن هم توسط یک فرد کارکشته نوشته شده، خوانده است.
او با یقین کامل بر نظر خود اصرار داشت و من برای اطمینان خاطر به جستجویی ساده پرداخته و نخستین مقاله ای که بدست آمد، از nature و ncbi بود که برای رسیدن به پاسخی به این سادگی نیاز به تردیدی نداشت. مقالات مختلف از دانشگاههای معتبر و مشهوری هم در ادامه وجود داشت و به او نشان دادم که ادعای من خطا نیست و ادعای او خطاست. اما او که با این مسائل آشنایی نداشت، تمام این منابع را رد کرده و معتقد بود مربی او یک استاد دانشگاه فردی حرفه ای است و محال است خطا کند.
حال این مثال تنها مشتی است نمونهٔ خروار از تجربههایی که اکثر ما بارها با آن مواجه میشویم.مشکل تمام دانش و معلومات خطا نیز ریشه درهمین سلسله مراتب یادگیری است. بدون آگاهی از اینکه روش صحیح مطالعه و کسب معلومات چیست، در معرض اشتباهات بسیار جدی قرار داریم.
یادگیری و کسب هر گونه دانشی در باب یک موضوع، با مطالعه در مورد خود موضوع نباید آغاز شود بلکه ابتدا باید شناخت کافی از نحوهٔ سنجش ادعاها داشته باشیم. ابتدا باید با معرفت شناسی و روش شناسی آشنایی داشته باشیم تا در جایگاه قضاوت میان ادعاهای مختلف قرار بگیریم.
به تعبیری بررسیِ روشِ کسبِ معلومات مقدم بر خود معلومات است.
البته افراد مختلف در جامعه بدون مطالعه معرفت شناسی و روش شناسی نیز ممکن است تا حدودی بواسطهٔ تجربیات زندگی اجتماعی، قابلیت تشخیص مسائل سطحیتر را داشته باشند. مثلا اکثر افراد، حتی بدون اطلاعات کافی از نحوهٔ سنجش روش های علمی، حاضر نیستند بپذیرند زمین تخت گرایی درست است، هرچند هستند افرادی که در این قرن هنوز چنین باورهایی دارند.اما موضوع فراتر از اینهاست.
امروزه پیشرفتهای بشر منجر به توسعهٔ اطلاعات و به دنبال آن گسترش داده های غلط، بی اعتبار و بی اساس شده است.فرض کنید شخصی که هیچ شناختی با مسائل روش شناسی ندارد، بر اساس علاقه خود به سمت مطالعات شخصی در حیطهٔ یک رشته علمی برود و با مطالب شبه علمی، یا بی اعتبار مواجه شود.
همین موضوع به انحراف دانش او در ادامهٔ مسیر مطالعات وی خواهد شد و در نهایت در اقیانوسی از خطاها غرق خواهد شد که دیگر تغییر نگرش او دشوار خواهد بود. نکته آخر اینکه هدف این جستار ارائهٔ راه، های اعتبارسنجی مطالب مختلف نیست،(پیشتر در اینجا و اینجا در دو بخش به روش های اعتبارسنجی ادعاهای علمی و عقلی پرداختهام) بلکه این مطلب به یک خطای کوچک اما دارای آثار بزرگ اشاره دارد.
اینکه ”تا ندانیم چگونه،از چه طریق و با چه دلایلی میتوان ادعایی را معتبر دانست، نمیتوانیم ادعایی را با صرف مطالعه بپذیریم یا حتی رد کنیم.”
نویسنده: آرین رسولی
کانال تلگرام
https://telegram.me/arian_xboy
سلام
با تشکر از شما
لطفا برای مطالعه و آشنایی در مورد هر کدام از این دو رشته یعنی معرفت شناسی و روش شناسی کتاب معرفی کنید تا بیشتر مطالعه کنیم
باز هم ممنون
سلام و سپاس از دیدگاهتون. اشاره بجایی کردید. حتما