زندگی خوب چیست؟
زندگی خوب یعنی چه؟
“زندگی خوب” چیست؟ این یکی از قدیمی ترین سوالات فلسفی است . به روشهای مختلف مطرح شده است – چگونه باید زندگی کرد؟ “خوب زیستن” به چه معناست؟ – اما اینها درواقع یک سوال هستند. از این گذشته ، همه دوست دارند خوب زندگی کنند و هیچ کس “زندگی بد” را نمیخواهد.
اما سوال به همین سادگی که به نظر میرسد واقعاً ساده نیست. فیلسوفان در زمینه دستهبندی پیچیدگیهای پنهان تخصص دارند و مفهوم زندگی خوب یکی از مواردی است که به مقدار زیادی دستهبندی نیاز دارد.
زندگی اخلاقی
یکی از روشهای اساسی استفاده از کلمه “خوب” بیان تأیید اخلاقی است. بنابراین وقتی میگوییم کسی خوب زندگی میکند یا زندگی خوبی داشته است ، ممکن است منظور ما این باشد که او فرد خوبی است ، فردی شجاع ، صادق ، قابل اعتماد ، مهربان ، فداکار ، سخاوتمند ، مفید ، وفادار ،دارای اصول و غیره.
آنها بسیاری از مهمترین فضایل را در اختیار دارند و آنها را تمرین میکنند و تمام وقت خود را صرفاً در پی لذت خود نمیگذرانند. آنها زمان معینی را به فعالیتهایی اختصاص میدهند كه به نفع دیگران است ، شاید از طریق تعامل با خانواده و دوستان ، یا از طریق كار یا فعالیتهای مختلف داوطلبانه.
این تصور اخلاقی از زندگی خوب قهرمانان زیادی داشته است. سقراط و افلاطون هر دو فردی با فضیلت را نسبت به همه چیزهای خوب دیگر از قبیل لذت ، ثروت در اولویت مطلق میدانستند.
سقراط در رسالهی افلاطون با نام گرگیاس این موضع را تا حد افراطی پیش میبرد. او استدلال می کند که رنج بردن بسیار بهتر از انجام فساد است. انسان خوبی که چشمانش بیرون آمده و تا حد مرگ شکنجه شده است ، خوششانستر از یک فرد فاسدی است که از ثروت و قدرت به صورت نامناسبی استفاده کرده است.
افلاطون در شاهکار خود جمهوری این بحث را با جزئیات بیشتری توسعه میدهد. او ادعا میکند که فرد اخلاقی خوب از نوعی هماهنگی درونی برخوردار است در حالی که فرد شرور هر چقدر هم که ثروتمند و قدرتمند باشد یا از لذت برخوردار شود ، ناهماهنگ است و اساساً با خودش و جهان در تضاد است.
اگرچه شایان ذکر است که هم در گرگیاس و هم در جمهوری ، افلاطون استدلال خود را با روایت حدس و گمان از زندگی پس از مرگ که در آن افراد نیکوکار پاداش میگیرند و افراد شرور مجازات میشوند تقویت میکند.
زندگی لذت
فیلسوف یونان باستان اپیکور یکی از اولین کسانی بود که به صراحت اعلام کرد آنچه باعث ارزش زندگی میشود این است که میتوانیم لذت را تجربه کنیم. لذت لذت بخش است ، سرگرم کننده است ، … خوب … دلپذیر! این دیدگاه که لذت خوب است یا به عبارت دیگر این لذت چیزی است که زندگی را برای زیستن ارزشمند میکند به عنوان لذتطلبی شناخته میشود .
کلمه هدونیست ( “hedonist” ) هنگامی که برای یک شخص استفاده میشود دارای مفاهیم نسبتاً منفی است. این نشان میدهد که آنها به آنچه که برخی لذتهای “سطحی” مینامند مانند رابطه جنسی ، غذا ، نوشیدنی و به طور کلی تمایلات نفسانی اختصاص دادهاند.
برخی از معاصران او تصور میکردند که اپیکور این نوع سبک زندگی را حمایت و تمرین میکند و حتی امروزه “اپیکور” کسی است که به خصوص از غذا و نوشیدنی استقبال میکند. اما این برداشت نادرستی از اپیکوریان ( اپیکوریسم و اپیکورانیسم ) است. اپیکور قطعاً انواع لذتها را ستوده است اما وی از اینکه ما به دلایل مختلف خود را در فسق نفسانی غرق کنیم حمایت نکرد:
انجام این کار احتمالاً در طولانی مدت از لذتهای ما میکاهد زیرا تمایل زیاد باعث ایجاد مشکلاتی برای سلامتی میشود و دامنه لذت ما را محدود میکند.لذتهای به اصطلاح “بالاتر” مانند دوستی و مطالعه حداقل به اندازه “لذتهای گوشت و پوست” مهم هستند. زندگی خوب باید با فضیلت باشد. اگرچه اپیکور در مورد ارزش لذت با افلاطون اختلاف داشت اما در این مورد کاملاً با او موافق بود.
امروزه این برداشت لذتطلبانه از زندگی خوب مسلماً در فرهنگ غرب غالب است. حتی در گفتار روزمره اگر بگوییم کسی “زندگی خوبی دارد” احتمالاً منظور ما این است که او از بسیاری از تفریحات لذت می برد: غذای خوب ، شراب خوب ، اسکی ، غواصی ، کنار استخر زیر آفتاب با کوکتل و یک یار زیبا.
آنچه در این تصور لذتجویانه از زندگی خوب مهم است تأکید بر تجربیات ذهنی است . از این نظر توصیف یک فرد به عنوان “خوشبخت” به این معنی است که “احساس خوبی دارد” و زندگی شاد شامل بسیاری از تجارب “احساس خوب” است.
زندگی تحقق یافته
اگر سقراط به فضیلت و اپیكور بر لذت تأكید دارند ارسطو- دیگر متفكر بزرگ یونانی- زندگی خوب را به شیوهای جامعتر مینگرد. به گفته ارسطو همه ما میخواهیم خوشبخت باشیم. ما برای بسیاری از چیزها ارزش قائل هستیم زیرا آنها وسیلهای برای چیزهای دیگر هستند. به عنوان مثال ما برای پول ارزش قائل هستیم زیرا این امکان را برای ما فراهم میکند تا چیزهایی را که میخواهیم خریداری کنیم. ما برای اوقات فراغت ارزش قائل هستیم زیرا به ما فرصت میدهد تا منافع خود را دنبال کنیم. اما خوشبختی چیزی است که ما آن را نه به عنوان وسیلهای برای مقصود دیگری بلکه به خاطر خود آن طلب میکنیم. این (خوشبختی) ارزش ذاتی دارد نه ارزش ابزاری.
بنابراین برای ارسطو زندگی خوب یک زندگی شاد است. اما این به چه معنا است؟ امروزه بسیاری از افراد به طور خودکار از نظر ذهنیگرایی به خوشبختی میاندیشند: از نظر آنها یک فرد خوشحال میشود اگر از وضعیت روحی مثبتی برخوردار باشد و اگر این حالت بیشتر اوقات برای او صادق باشد ، زندگی او شاد است.
گرچه در این روش تفکر در مورد خوشبختی مشکلی وجود دارد. یک سادیست قدرتمند را تصور کنید که بیشتر وقت خود را صرف ارضای خواستههای ظالمانه میکند. یا تصور کنید یک فرد نیمکت نشین جز نوشیدن آبجو و سیگار کشیدن هیچ کاری نمیکند جز این که تمام روز جلوی تلویزیون بنشیند و بازیهای ویدیویی بازی کند. این افراد ممکن است بسیاری از تجربیات ذهنی لذت بخش را داشته باشند اما آیا واقعاً باید آنها را دارای ” زندگی خوب ” توصیف کنیم؟
ارسطو قطعاً می گفت نه. او با سقراط موافق است که شخص برای داشتن زندگی خوب باید از نظر اخلاقی فرد خوبی باشد و او با اپیکور موافق است که یک زندگی سعادتمندانه تجربههای لذتبخش زیادی را در بر خواهد گرفت. اگر کسی اغلب بدبخت یا دائماً در رنج است واقعاً نمیتوانیم بگوییم در حال خوب زندگی کردن است.
اما ایده ارسطو در معنای خوب زیستن به جای ذهنگرایانه ، عینیتگرایانه است. این فقط به احساس یک فرد در درون خود بستگی ندارد-گرچه این نیز اهمیت دارد- همچنین مهم است که شرایط عینی خاصی رعایت شود.
برای مثال:
فضیلت: آنها باید از نظر اخلاقی دارای فضیلت باشند.
سلامتی: آنها باید از سلامتی و طول عمر منطقی برخوردار باشند.
سعادت: آنها باید راحت باشند (برای ارسطو این به معنای رفاه بود تا نیازی به کار برای امرار معاش نداشته باشند و آزادانه انجام آن را انتخاب کنند).
دوستی: آنها باید دوستان خوبی داشته باشند.
از نظر ارسطو انسانها ذاتاً اجتماعی هستند. بنابراین زندگی خوب نمیتواند زندگی یک زاهد گوشه نشین یا یک حشره خوار باشد.
احترام: آنها باید از احترام دیگران لذت ببرند. ارسطو فکر نمیکند که شهرت یا شکوه لازم است. در حقیقت میل به شهرت میتواند مردم را گمراه کند ، همانطور که تمایل به داشتن ثروت بیش از حد میتواند. اما در حالت ایدهآل خصوصیات و دستاوردهای فرد توسط دیگران شناخته میشود.
شانس: آنها به خوششانسی نیاز دارند.این نمونهای از عقل سلیم ارسطو است. هر زندگی را میتوان با از دست دادن غم انگیز یا بدبختی ناخوشایند انجام داد.
استعداد: آنها باید از تواناییها و ظرفیتهای منحصر به فرد انسانی خود استفاده کنند. به همین دلیل است که فردی که فقط مینوشد و میکشد و بازی میکند خوب زندگی نمیکند حتی اگر گزارش دهند که از قناعت برخوردار است. ارسطو استدلال میکند آنچه انسانها را از سایر حیوانات جدا میکند عقل بشر است. بنابراین زندگی خوب زندگیای است که در آن فرد تواناییهای عقلانی خود را پرورش داده و با استفاده از آن ، مثلاً با تحقیق علمی ، بحث فلسفی ، آفرینش هنری یا قانونگذاری ، تواناییهای عقلانی خود را پرورش داده و اعمال میکند.
اگر او امروز زنده بود ممکن است انواع مختلفی از نوآوری در فناوری را نیز شامل این گزینهها میشد.
اگر در پایان زندگی خود میتوانید همه این گزینهها را علامت بزنید پس می توانید ادعا کنید که خوب زندگی کردهاید و به زندگی خوب رسیده اید. البته اکثر مردم امروز مانند ارسطو در اوقات فراغت به سر نمیبرند. آنها باید برای امرار معاش کار کنند.
اما هنوز هم این درست است که ما فکر میکنیم شرایط ایده آل این است که برای امرار معاش کاری را انجام دهیم که به هر حال انجام میدهیم. بنابراین افرادی که قادر به پیگیری روابط خود هستند به طور کلی بسیار خوش شانس محسوب میشوند.
زندگی معنادار
تحقیقات اخیر نشان میدهد افرادی که بچهدار میشوند لزوماً از افرادی که بچه ندارند شادتر نیستند. در واقع در طول سالهای تربیت کودک و به ویژه هنگامی که کودک به نوجوان تبدیل شده، والدین معمولاً سطح شادی کمتر و استرس بیشتری دارند. اما گرچه ممکن است بچه دار شدن باعث خوشبختی بیشتر مردم نشود به نظر میرسد این حس آنها معنادارتر است.
برای بسیاری از افراد ، رفاه خانواده ، به ویژه فرزندان و نوه ها ، منبع اصلی معنای زندگی است. این چشم انداز به گذشتهی بسیار طولانی برمیگردد. در دوران باستان تعریف خوشبختی داشتن فرزندان زیادی بود که برای خودشان خوب کار میکنند.
اما بدیهی است که منابع معنایی دیگری نیز میتواند در زندگی فرد وجود داشته باشد. به عنوان مثال آنها میتوانند نوع خاصی از کار را با فداکاری بسیار دنبال کنند: به عنوان مثال تحقیقات علمی ، خلاقیت هنری یا بورس تحصیلی.
آنها ممکن است خود را به هدفی اختصاص دهند: به عنوان مثال مبارزه با نژادپرستی یا محافظت از محیط زیست. یا ممکن است کاملاً در یک جامعه خاص غرق شوند و با آنها درگیر شوند: به عنوان مثال یک کلیسا ، یک تیم فوتبال یا یک مدرسه.
زندگی تمام شده
یونانیها یک جمله داشتند: هیچ کس را تا زمان مرگ خوشحال ندانید. در این حکمت وجود دارد.در حقیقت ممکن است کسی بخواهد آن را اصلاح کند: بعضی اوقات به نظر میرسد که یک فرد زندگی خوبی دارد و میتواند همه گزینهها – فضیلت ، رفاه ، دوستی ، احترام ، معنی ، و غیره – را داشته باشد اما سرانجام مشخص شود به آن چیزی نبوده که در ظاهر به نظر میرسید و فکر میکردیم .
یک مثال خوب جیمی ساویل شخصیت تلویزیونی انگلیسی که در طول زندگی خود بسیار مورد تحسین قرار گرفت اما پس از مرگش به عنوان یک متجاوز جنسی سریالی در معرض افکار عمومی قرار داشت.
مواردی از این دست مزیت بزرگ عینیتگرایی است تا یک مفهوم ذهنگرایانه از معنای خوب زیستن. جیمی ساویل شاید از زندگی خود لذت برده باشد اما مطمئناً ما نمیخواهیم بگوییم که او زندگی خوبی داشته است. یک زندگی واقعاً خوب زندگیای است که از نظر همه یا اکثر روشهای ذکر شده در بالا غبطهانگیز و قابل تحسین باشد.
امریس وستاکات ( 26 فوریه 2020)
برگردان: آرین رسولی
سلام و درود بر استاد رسولی
در سایت ما ( طرفداری ) اشخاصی روشنفکر نما وجود دارن که با مغالطات فراوانی چون پهلوان پنبه ، انگیزه و انگیخته ، مصادره مطلوب و … و به لطف فن بیان قوی هر روز جو رو به سمت خودشون می برن و متاسفانه هر روز بیشتر ذهن هارو با عقاید خودشون تطبیق می دهند بزرگتریتنشان شاید ایشون باشه 👇
https://www.tarafdari.com/user/704572
اگر امکان دارد ما را از بزرگیتون بی نصیب نگذاشته و به این سایت بیایید و عضو شوید و سایت را از افکار پر از مغالطه بشورید و افکار مردم را به سمت عمیق تر شدن و دوری از شعارزدگی ببرید
خواهشمندم و بسیار به کمک افراد فرهیخته ای چون شما نیازمندم
درود بر شما. ممنونم، لطف دارید. سایت خوبی هم دارید. راستش متاسفانه خیلی فرصت نمیشه. البته گویا سایتتون مباحث ورزشی و فوتبالی هستش؟
درود. خیلی ممنونم لطف دارید. ولی خیلی خیلی متاسفانه فرصت کافی نیست. البته گویا سایت خوبتون ورزشی و فوتبالی هستش؟
بزرگوارید خدا میدونه چقدر پست های شما در تکامل فکری من تاثیر داشته 🌹🌹🌹🌷🌷🌷
بله همینطوره ولی یه بخش داره به اسم مطالب کاربران که در اون بخش کاربران می توانند مطالب مورد علاقه و متفرقه به اشتراک بگذارند و مطالب شما نه تنها اکثرا مشکلی از نگاه سیاسی نداره بلکه به تکامل سطح فکری کاربران هم کمک می کند وقتی هر روز پست های شعارزده و سطح پایین داره بیشتر میشه و امثال افراد بالایی که لینک پیجشون رو براتون فرستادم و به لطف اطلاعات عمومی بالا و فن بیان قوی به خوبی میتونن با مغلطه ذهن هارو به سمت خودشون جذب و تسخیر کنند
زندگی خوب بسته طرف داره که چجوری زندگی کنه