تعصب و پافشاری روی نظرات نادرست

تعصب و پافشاری روی نظرات نادرست

اگر از جمله کسانی باشید که اهل بحث و گفتگو در مورد باورها و نظرات مختلف است، بی تردید و به دفعات با اشخاصی روبرو شده اید که دلایل کافی و روشنی برای عقیده خود ندارند،اما با این حال پس از آنکه عقاید آنها نقد می شوند، همچنان بر باور خود می مانند و گویی هیچ اشکالی به عقیده آنها وارد نشده است.

این مسأله در تمام باور ها و عقاید وجود دارد، حتی بسیاری از کسانی که به خیال خود باورهایشان کاملا علمی است، در مباحث فلسفی کاملا نگاهی قاطعانه و غیر قابل نقد دارند.درصورتی که روش علمی به این علت موفق بوده و هست که همواره قابل نقد و در معرض ابطال قرار دارد.حتی اگر با فعالیت های دانشمندان بزرگ آشنا باشیم می بینیم که بزرگترین آنها کسانی بودند که با جرأت مثال زدنی اشتباهات خود را پذیرفته و آنها را تصحیح کردند.

برای مثال یکی از دانشمندان بزرگ تاریخ که نقشی کم نظیر در انقلاب علمی سده هفدهم داشته، یوهان کپلر است.او وقتی درمورد دینامیک حرکت سیارات تحقیق می کرد، متوجه یک باور اشتباه خود شد.

پیش از آن جپلر همانند باور معمول آن دوره تصور میکرد علت حرکت سیارات روح است.او در رساله راز کیهان این علت را ” اَنیما مُتریکس” به معنای “روح محرک” نامید.

اما پس از آنکه متوجه شد اجرام هرچه بیشتر از خورشید فاصله میگیرند، قدرت کمتری برای حرکت آنها وجود دارد، نظر خود رای تغییر داد و در نسخه دوم راز کیهان نوشت: اگر لفظ “نیرو”(ویس vis) را به جای “روح” قرار دهید به اصلی خواهید رسید که نجوم جدید بر آن استوار است.

کپلر به محض اینکه متوجه شد روح در واقع هیچ تأثیری ندارد، لفظ “روح محرک” را به “نیروی محرک” تغییر داد.

کپلر همانطور که خودش بعدها نوشت پیش از آن تحت تاثیر ژولیوس کایسار اسکالیگر بود اما به محض اینکه شواهد را خلاف با باور خود دید، تغییر عقیده داد.
همین نکات بسیار مهم تحولات بزرگ دنیای علم را می سازند.حال اگر کسانی که با جزم و جمود فکری حتی بدیهی ترین دلایل را خلاف باور خود برنمی تابند، جای کپلر قرار می دادیم چه میشد؟ واضح است که هیچگاه این افراد
نمی توانند کمترین تحول فکری را حتی در خود ایجاد کنند ،چه رسد به تحولاتی عظیم در حوزه ی علم.

نکته آخر اینکه دوباره تاکید می شود این جزم اندیشی و پافشاری روی افکار شامل اکثر ما با هر عقیده و باوری می شود و مختص به یک قشر بخصوص نیست.گاهی در پوشش علم و گاهی در پوشش غیر علمی. این نکته از این جهت تاکید شد که ما غالباً وقتی نقدی را میبینیم ،فوری خود را از محدوده ی آن نقد بیرون قرار می دهیم و تنها مخالفان باور خود را مشمول آن نقد می دانیم، در صورتی که اگر خود را خوب واکاوی کنیم به ایرادات متعددی دست می یابیم.

#arian_x

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *