فریب گرایی ( Fallibilism )

فریب گرایی ( Fallibilism )

فریب گرایی ( Fallibilism ) یک تز فلسفی است که می گوید اطمینان مطلق در مورد دانش غیر ممکن است و نمی توان هیچ نظری را بطور قاطع و مطمئن بعنوان حقیقت قلمداد کرد و همواره ممکن است نظرات خطا باشند .فریب گرایی- Fallibilism – یک اصطلاح در حوزه معرفت شناسی است و نخستین بار توسط چارلز سندرز پیرس (فیلسوف امریکایی قرن نوزده) مطرح شد، او معتقد بود هیچگاه نمی توان اطمینان کاملی از مسائل واقعی بدست آورد.

اگر بخواهیم ادعای فریب گرایی را در یک جمله خلاصه کنیم باید گفت : هیچ اعتقادی بطور قطعی قابل توجی نیست.

نکته قابل توجه در مورد فریب گرایی ، تفاوت آن با شک گرایی سخت است. شک گرایان ( شک گرایی به معنای دقیق ،همین شک گرایی سخت است،اما گاهی نظراتی متفاوت مثل فریب گرایی را به اشتباه شک گرایی تعبیر میکنند) معتقدند ما اساساً هیچ دانشی نداریم .

اما فریب گرایی می گوید ما همواره ممکن است اشتباه کرده باشیم . همانطور که امروزه در معرفت شناسی علم این نظر پذیرفته شده است که نظریات علمی همواره ممکن است ابطال شوند.

برخی فریب گرایان ریاضیات و منطق را استثناء می دانند.برای مثال سوزان هاک و کواین معتقدند باید مانع از گسترش فریب گرایی در حوزه ی منطق شد ، اما در مقابل خردگرایی انتقادی هانس آلبرت برای ریاضیات و منطق نیز استثنا قائل نمی شوند.

از نظر تاریخی ،فریب گرایی با سندرز ،ویلیام جیمز و جان دیویی مطرح شد ، اما نوعی از این ادعا را می توان در فلاسفه ای چون هیوم نیز مشاهده کرد .یکی از مشهورترین فریب گرایان در دوران معاصر کارل پوپر بود که آرای خود را تحت عنوان عقلانیت انتقادی مطرح کرد.
اکثر فلاسفه ی امروزی از نظر معرفتی به این ادعا قائلند.

فریب گرایی در اخلاق نیز وجود دارد که معتقد است که معیارهای اخلاقی واقعا وجود دارد، اما نمی توانند به طور قابل اعتماد یا قطعی توسط انسان تعیین شوند. این دیدگاه یک موضع سومی بین دو دیدگاه اخلاق عینی گرایی ( Objectivism ) و اخلاق ذهنی گرایی (Subjectivism ) است.

گ.آ:
#arian_x

https://www.philosophybasics.com/branch_fallibilism.html

Charles Sanders Peirce, “The Scientific Attitude and Fallibilism,” in Justus Buchler, ed., Philosophical Writings of Peirce. New York: Dover, 1955, p. 59.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.