اگزیستانسیالیسم چیست؟ [ نقد و بررسی ]

اگزیستانسیالیسم چیست؟ [ نقد و بررسی ]

غالباً مکاتب فلسفی را بسیار پیچیده یا مفصل معرفی می کنند. فعالان حوزه ی فلسفه بارها و بارها از اندیشه ی خاصی سخن می گویند ، بدون آنکه برای عموم مخاطبان تعریفی بسیار روشن و واضح ارائه داده باشند. اگزیستانسیالیسم از جمله مکاتبی است که در سال های اخیر مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. این توجه نه بخاطر یکسری ایده پردازی های صرف فلسفی، بلکه تاثیرات و کارکرد آن بوده است. اما اکثر متونی که به توضیح آن پرداخته اند ، منجر به درک و شناخت ساده ی مخاطبان عام نمی شوند. در اکثر این متون ، طوری به شرح و توضیح اگزیستانسیالیسم پرداخته شده که تنها کسانی که با مباحث مختلف فلسفی آشنایی دارند، آن را درک می کنند. البته این موضوع ،تنها در معرفی این مکتب خلاصه نمی شود، بسیاری از مکاتب و اندیشه های فلسفی به همین صورت گنگ و مبهم معرفی می شوند . در اینجا سعی خواهیم کرد (اگر بتوانیم) بطور اجمالی (و کاملا کوتاه و کلی) به ایضاح این اندیشه ی فلسفی بپردازیم.در آخر نیز به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت.گرچه این توضیحات صرفاً برای اشراف به کلیات این تفکر است و نه شناخت قابل قبولی از این مکتب،پس اگر به شناخت کافی این مکتب علاقه مند هستید ، به این مطلب اکتفا نکرده و به سراغ مطالعه کامل آن بروید. [در اینجا فهرستی از کتب برای شناخت اگزیستانسیالیسم آمده است]

اگزیستانسیالیسم به معنای اصالت وجود است. اما اصالت وجود به چه معناست؟

فرض کنیم ما قصد داریم یک میز بسازیم. قبل از ساختن آن تصویری از میز داریم ؛ در مورد هر ویژگی ای که باعث می شود تا آن چیزی که میسازیم را بعنوان میز بشناسیم، یعنی ویژگی هایی که میز را از لیوان یا صندلی متمایز می کند.این ویژگی ها و تصویری که قبل از ساخت میز داریم، ماهیت میز است و پس از آنکه میز را ساختیم ، میز دارای وجود می شود. در اینجا می توان گفت ماهیت میز مقدم بر وجود میز است.زیرا پیش از وجود میز، ماهیت آن وجود داشت.

فلاسفه قرن هفدهم مثل دکارت ، لایب نیتس و دیگران نیز معتقد بودند ماهیت انسان مقدم بر وجود اوست. یعنی صرفنظر از اینکه انسان در چه تاریخی و در چه مکانی وجود داشته باشد، ماهیتی داشته که مقدم بر وجود اوست، پس از آن در قرن هجدهم هم اغلب فلاسفه معتقد بودند ماهیت انسان مقدم بر وجود اوست ،کسانی مثل دیدرو ، ولتر و کانت نیز چنین ایده ای را قبول داشتند. البته با برداشت هایی متفاوت از فلاسفه قرن هفدهم. آنها معتقد بودند انسان دارای طبیعتی بشری است و این طبیعت که همان مفهوم بشر است صرفنظر از تاریخِ زیست او ، در تمام انسانها وجود دارد.یعنی ماهیت بشر ، مقدم بر وجود تاریخی بشر است.به عبارت ساده تر یک انسان غارنشین در ماهیت انسان بودن،با یک انسان امروزی تفاوتی ندارد.پس در این نگرش نیز ماهیت انسان مقدم بر وجود انسان است.

اما فلاسفه ی اگزیستانسیالیسم معتقدند وجود انسان مقدم بر ماهیت اوست. یعنی انسان ابتدا متولد می شود و سپس خود انسان با تصمیم های ارادی و آزاد خود ماهیت خویش را میسازد. به تعبیر ژان پل سارتر، در اندیشه ی اگزیستانسیالیسم آدمی در ابتدا هیچ است و سپس وجود او ماهیت خود را می سازد.

کی یرکگور را پدر اگزیستانسیالیسم می دانند ، چون او نخستین فیلسوفی بود که به اندیشه های وجودی با اصالت دادن به وجود پرداخت، یعنی بحران وجود و معنای زندگی. (البته اولین کسانی که از اگزیستانسیالیسم نام بردند، مارسل و سارتر بودند.) پس از او فردریش نیچه و فلاسفه مشهور دیگری چون هایدگر ، گابریل مارسل، کارل یاسپرس ، دوبووار و ژان پل سارتر و ..نیز ظهور کردند که همگی در پرداختن و اصالت دادن به وجود وجه اشتراک داشتند. اما تمام این فلاسفه در تمام موضوعات ،عقاید مشترک نداشتند و گاهی در تضاد کامل قرار داشتند.

همانطور که گفتیم اگزیستانسیالیست ها بر این باور هستند که خود انسان ماهیت خود را میسازد .بنابراین آنها بر روی اراده ی آزاد و اختیار در آدمی تاکید ویژه ای دارند. چنانچه جمله مشهور سارتر می گوید: انسان محکوم است به آزادی.

آموزه های این تفکر مثل دیگر مکاتب فلسفی منجر به ظهور جنبش ادبی ،روانشناسی و دیگر حوزه ها در موازات فلسفه ی آن شد.

آثار نویسندگان برجسته ای چون داستایوفسکی و آلبرکامو نیز رویکرد اگزیستانسیالیستی دارند و شخصیت های این داستان ها عمیقاً با معنای وجود و هستی درگیر هستند.

نقد وبررسی

اگزیستانسیالیسم مثل اکثر مکاتب دارای محاسن و معایبی است که ما در اینجا تنها به چند نمونه از آنها میپردازیم. از مهمترین فاکتورهای اندیشه ی اگزیستانسیالیسم، مرگ است. گفتیم که در این مکتب ،وجود آدمی نقطه اصلی این تفکر است، بنابراین مرگ ،که نقطه ی مقابل زندگی و وجود انسانهاست ، اهمیت بسزایی دارد. برای مثال در فلسفه ی نیچه و هایدگر ، مفهوم مرگ آگاهی بشدت مهم است.هایدگر تاکید داشت در گورستان ها وقت بگذرانیم و معتقد بود “راه زندگی از میان گورستان است”.نیچه نیز معتقد بود برای یافتن معنای زندگی باید تصور کنیم که چه حسرت هایی روی سنگ قبر ما حک میشود .تمام فلاسفه و اندیشمندان اگزیستانسیال بدون استثنا نگاه ویژه ای به مسأله مرگ داشتند.
آنها همچنین بر روی تنهایی ، حفظ زندگی اصیل نیز تاکید داشتند. زندگی اصیل به این معناست که ما نباید از دیگران تاثیر بگیریم و به داشتن خصوصیاتی که از آنِ خودمان نیست تظاهر کنیم.
اما لازم است تاکید کنیم که تفاوت های بسیاری در میان اندیشه های اگزیستانسیالیست ها وجود دارد .

همانطور که گفته شد آموزه های اگزیستانسیالیم ، بر اختیار و آزادی اراده ی انسان بنا شده است.به همین دلیل مسئولیت و فعالیت از ویژگی های اجتناب ناپذیر اگزیستانسیال هاست.همانطور که سارتر می گوید : “هنگامی که ما میگوییم بشر مسئول وجود خویش است، منظور این نیست که بگوییم آدمی فردیت خاص خوداست، بلکه میگوییم هر فردی مسئول تمام افراد بشر است.”

به همین دلیل می توان فعالیت و عدم انفعال در اندیشه ی اگزیستانسیالیسم را از نکات مفید این اندیشه دانست. اگر ما بشر را مسئول خود و سایر انسانها بدانیم، ناگزیر به فعالیت های مختلف فرهنگی،اجتماعی،سیاسی و حتی اخلاقی تشویق کرده ایم.
از دیگر فواید این اندیشه، کاربردهای روانشناختی آن بوده است.( قبلا در اینجا توضیح داده ایم)

خود سارتر به چند ایرادی که به اگزیستانشیالیسم ها میگیرند را مطرح می کند.یکی از این نقدها که سارتر میگوید از سوی مارکسیست ها مطرح میشود، این بود که اگزیستانسیالیسم ،افراد را به سوی
تفکری بورژوایی سوق می دهد. برخی منتقدان میگفتند در این فلسفه ، تمام راه حل ها مسدود می شود و بیشتر به افکار انتزاعی ختم می شود .چرا که به نظر مارکسیست ها ، اندیشه ی اگزیستانسیالیست ها مبتنی بر فردیت و درون گرایی (subjectivite) است. البته این نقد چندان درست به نظر نمی رسد، زیرا همانطور که گفته شد اگزیستانسیالیسم شدیدا بر این نکته تاکید دارد که انسان ،خود ماهیتِ خویش را میسازد، به همین دلیل برای مسئولیت و کنشگری آدمیان نیز اهمیت زیادی قائل هستند.

در طرف دیگر ، افرادی مثل مرسیه(mercier) معتقد بودند اگزیستانسیالیسم “لبخند کودک را فراموش می کند”. یعنی تنها به جنبه های تیره و تار زندگی اشاره می کنند و زیبایی های زندگی را نمی بینند.

اما به گمان من،نخستین نقد جدی که به این مکتب وارد است ، همان تقدم وجود بر ماهیت است. ما هر عقیده ای که داشته باشیم ، نمی توانیم وجود انسان را مقدم بر ماهیت آن بدانیم. اگر به شواهد علمی نگاه کنیم ، انسان نیز مانند موجودات دیگر در روند تکامل قرار دارد. این بدان معناست که ماهیت ما (یعنی حفظ بقا ) منجر به وجود ما می شود. وجود ما هیچ و خالی نیست ، بلکه حاصل ویژگی هاییست که برای بقا مناسب هستند. یعنی انتخاب طبیعی ماهیت ما را معین میکند و بر آن اساس ،انسان متولد می شود. همانگونه که می دانیم، ماهیت انسان ها در طول تاریخ دچار تحول شده است و وجود انسانها تحت تاثیر این تحولات در ماهیت اوست. اگر ماهیت را که مفهومیست پیچیده ، به ویژگی های واحد انسانها تعبیر کنیم. این ویژگی ها نیز دستخوش تغییر بوده اند و این تغییر با انتخاب طبیعی ، پیش از تولد ما صورت گرفته است.یعنی ما به کمک علم امروز می دانیم که تحت تاثیر عوامل متعددی ،پیش از اینکه بوجود بیاییم قرار داریم. از طرفی اگزیستانسیالیسم به اختیار و اراده ی آزاد تاکید دارد،اما استدلال آن در اثبات آن بسیار سطحی است.صرفنظر از بحث جبر و اختیار ،ما در همان لحظه ی تولد، بسیاری از ویژگی ها را حمل میکنیم که در ماهیت ما نقش دارند. یعنی باز صرفنظر از ویژگی های بیرونی مثل مکان و زمانی که در آن قرار داریم و بر ما تاثیر دارند، ویژگی های درونی ما نیز کاملاً پوچ با ما زاده نمی شوند.این مهمترین نقد به اگزیستانسیالیسم است.

پ.ن: در این مطلب هم بخش معرفی و هم بخش نقد و بررسی، کاملا مختصر بیان شده است. مباحث این مکتب ،مثل سایر مکاتب دارای شاخ و برگ های فراوان است و این مطلب به هیچ وجه توضیح کاملی از آن نیست. همچنین بخش آخر نقدها نظرات نگارنده است.

آرین رسولی پژوهشگر فلسفه ، کیهان شناس

کانال تلگرام

21 دیدگاه برای «اگزیستانسیالیسم چیست؟ [ نقد و بررسی ]»

  • آوریل 23, 2019 در t 9:44 ب.ظ
    Permalink

    خدا خیرتون بده
    عالی بود
    خیلی مطلب خونده بودم این یکی
    خیلی خیلی عالی بود.کاش تمام مکاتب همین جوری توضیح بدین
    ممنون

    پاسخ دادن
    • آوریل 24, 2019 در t 4:34 ق.ظ
      Permalink

      ممنون از توجهتون. حتما به روی چشم.

      پاسخ دادن
  • آوریل 30, 2019 در t 1:21 ب.ظ
    Permalink

    به نظر من با توجه به نقدی که از منظر خودتون نوشتید و ماهیت را به وجود مرجح دانستید و در مورد فرگشت و … استدلا کردید، نشان میدهد کمی در مورد فهم اگزیستانسیالیسم دچار مشکل هستید.. با احترام

    پاسخ دادن
    • می 3, 2019 در t 9:44 ب.ظ
      Permalink

      ممنون از توجهتون . اگر نقد کامل و مستدلی داشتید(همچنین سایر مخاطبان عزیز سایت) میتونید به آدرس کانال تلگرام : arian_xboy@ مراجعه کنید و نقد خود را در بخش بیو کانال به ای دی درج شده ارسال کنید.

      پاسخ دادن
    • ژوئن 4, 2019 در t 12:26 ق.ظ
      Permalink

      بحث نسبتا پیچیده ایست.ولی به نظر بنده.اگزیستانسیالیسم.تقریبا اخلاقی تر از بعضی مکتتب دیگر است.ولی در بنیاد ان که خوب تفکر میکنی میبینی دچار اشتباهاتی هم شده است.ولی با پذیرش این اصل که انسان انسان محکوم است به ازادی.این راه ادیان وسیاست سیاست مداران را کاملا زیر سوال میبرد

      پاسخ دادن
    • نوامبر 13, 2021 در t 11:48 ب.ظ
      Permalink

      واقعا عالی داوری کردی.

      پاسخ دادن
  • ژوئن 21, 2019 در t 2:24 ق.ظ
    Permalink

    توضیحات بسیار شفاف و روشن بود. ممنون

    پاسخ دادن
  • جولای 6, 2019 در t 2:21 ق.ظ
    Permalink

    سلام
    از توضیحات مختصر و مفید شما استفاده کردم چون با زبان ساده ولی جامع و کامل توضیح داده اید.
    ممنون.

    پاسخ دادن
    • جولای 6, 2019 در t 2:58 ق.ظ
      Permalink

      سپاس از توجه و مهرتون

      پاسخ دادن
  • جولای 25, 2019 در t 10:12 ق.ظ
    Permalink

    درود
    گیرایی این نوشته از دیگر مطالب موجود در سایت های مختلف برای من بیشتر بود،سپاس از تفسیر روان شما.

    پاسخ دادن
    • جولای 26, 2019 در t 6:51 ق.ظ
      Permalink

      درود برشما و مرسی از توجهتون

      پاسخ دادن
  • سپتامبر 3, 2019 در t 11:46 ق.ظ
    Permalink

    نقد منطقی شما قابل تقدیر است!

    پاسخ دادن
    • سپتامبر 4, 2019 در t 4:59 ق.ظ
      Permalink

      سپاس بابت توجهتون

      پاسخ دادن
  • سپتامبر 8, 2019 در t 5:45 ب.ظ
    Permalink

    توضیحات بسیار مختصر و مفید و جامع بود. ممنون

    پاسخ دادن
    • سپتامبر 11, 2019 در t 6:18 ق.ظ
      Permalink

      سپاس از توجه شما

      پاسخ دادن
  • دسامبر 31, 2021 در t 9:21 ق.ظ
    Permalink

    گاهی اصالت با ماهيت است،گاهی اصالت باوجود است. (در انسان).

    پاسخ دادن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.