تفاوت علم و علم گرایی و قربانی شدن علم!

💭تفاوت علم و علم گرایی و قربانی شدن علم!

✍یکی از مهمترین مسائل زمانه ما شکاف میان علم گرایی و علم ستیزی است.به عبارت ساده غالباً ما یا با نظراتی روبرو هستیم که علم گریز (و گاهی علم ستیز)هستند و یا با نظراتی روبرو می شویم که علم گرایانه هستند.

🔷اما این شکاف چه اشکالی دارد؟شاید بسیاری از کسانی که همین متن را میخوانند ،به یکی از دو دسته افکاری که گفتیم تعلق داشته باشند.در نتیجه تا همینجا این پرسش در ذهن آنها نقش می بندد که چه اشکالی دارد که علم گرا باشیم؟یا برعکس برخی افراد بپرسند چه ایرادی دارد که ما همه چیز را با علم نمی سنجیم؟

🔶ایراد در این دو دیدگاه و تقابل آنها تنها یک نتیجه دارد و آن قربانی شدن خود علم است.نه صرفا به علت تقابل این دو دیدگاه ،بلکه بعلت اینکه هر کدام از این دیدگاه ها به خودی خود منجر به افول علم به معنای دقیق خواهند شد.

🗯در مورد دیدگاه های علم ستیز شاید نیاز چندانی به توضیح نباشد که به چه ترتیب موجب افول علم خواهند شد.نگاه علم ستیز در جایی موجب ضرر و آسیب به علم می شود که برای یک پدیده ای که علم مسئول توصیف آنهاست،از ابزاری به جز علم بهره می برند. البته این به معنای کاربرد علم در تمام حوزه ها نیست. بارها مثال هایی از پدیده های مختلف که علم قادر به بررسی و ارائه راهکار در مورد آنها نیست،زده ایم.برای مثال ما برای انتخاب شیوه ای برای سیاست نمی توانیم به سراغ علم (science) برویم.یا برای تاریخ، قوانین،اخلاق و بسیاری پدیده ها که اساسا روش بررسی آنها ،روش عقلی خواهد بود و نه روش علمی .اما اگر برای پدیده ای که علم مسئول توصیف آن بود از روش دیگری بهره بردیم،در اینجا دیدگاه ما علم ستیزانه است.برای مثال یکی از همین پدیده هایی که گفتیم بررسی و ارائه راهکار در آن به روش غیر علمی صورت می گیرد،اخلاق بود.پدیده اخلاق ،(همانطور که در متن دیگری گفتیم) دو وجه دارد.یک وجه ارائه بهترین شیوه اخلاقی زیستن،وجه دیگر بررسی چگونگی پدید آمدن و سازو کار اخلاق در زیست شناسی است.حال اگر ما قسمت دوم که کاملا جنبه علمی دارد و ضرورتا میبایست برای شناخت آن به سراغ علم رفت را با روشی غیر از روش علمی بررسی کنیم، این عمل ما علم ستیز خواهد بود.اما اگر وجه عقلانی اخلاق ،یعمی همان ارائه بهترین شیوه اخلاقی زیستن را با ابزاری به جز علم بررسی کردیم، دیگر کار ما علم ستیزانه نیست.پس در نتیجه هر پدیده ای که علم مسئولیت توصیف آن را داشت و برای آن توضیحی ارائه کرد،ما باید به علم استناد کنیم .

⚜اما نگاه دوم که شاید توضیح آن اهمیت بیشتری داشته باشد نگاه علم گرایی و آسیب های چنین نگرشی است.

❇️علم گرایی کاملا با خود علم متفاوت است. علم پدیده ایست مثل یک ابزار که در جهت شناخت از آن استفاده می شود. این پدیده دارای روشی خاص بوده و هیچ دیدگاه خاصی در آن نیست جز بی طرفی کامل.اما علمـگرایی یک نوع دیدگاه و طرز فکر است.بینشی که هر چیزی را تنها در علم معنادار می داند و با تعصب بسیار زیادی هر مقوله غیر علمی را بی معنا می داند. البته بارها به نگاه هایی از این دست،از زوایای مختلف نظر کرده ایم،اما خطری که در این علمگرایی بصورت بالقوه وجود دارد، خطر ایدئولوژی علم گرایی است. اینکه علم بعنوان ابزاری برای ارائه نوعی تفکر قرار بگیرد و به نوعی مطلق اندیشی جزمی بدل شود.چنین نگرشی را آگوست کنت از نخستین فلاسفه پوزیتیویست داشت و فردریش فون هایک معتقد بود این نگرش کنت ،دیدگاه منطقی به علم را به نگرشی ایدئولوژیک تبدیل می کند.

❎معضل اصلی که تقابل این دو دیدگاه بوجود می آورد، نقد به هر کدام را دشوار ساخته است.یعنی منتقد هر کدام از دیدگاه ها متهم به تعلق داشتن به دیدگاه مقابل خواهد شد. در نتیجه علم که بعنوان ارزشمندترین روش در شناخت پدیده هاست و این ارزش را دقیقا بعلت بی طرفی و تهی بودن از سو گیری ،کسب کرده است، در معرض قربانی شدن قرار خواهد گرفت.

#arian_x ✍

@arian_xboy

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *