جان لاک یا اسپینوزا ؟ کشف نامه های لاک در کالج مریلند و مناقشات در باب لیبرالیسم

جان لاک یا اسپینوزا ؟ کشف نامه های لاک در کالج مریلند و مناقشات در باب لیبرالیسم

جان لاک از اولین فیلسوفان روشنگری است که بسیاری او را پدر لیبرالیسم کلاسیک و سیاست لیبرالیسم در دنیای امروز می دانند . “رساله ای دربارهٔ حکومت” او در توسعه دموکراسی لیبرال بسیار تاثیرگذار بود. “نامه ای درباب تساهل” که در سال 1689 منتشر شد نیز یک متن اصلی در تقویت عقاید آزاد و تساهل و تحمل درباب عقاید مختلف بود. هر دو این آثار تفکر توماس جفرسون و دیگر رهبران انقلاب آمریکا را شکل داد که بر اساس آن تفکیک عقاید و سیاست (کلیسا و حکومت) پدید آمد.اما چنانچه پس از کشف نامه ی اخیر جان لاک کنان مالک در مقاله ای می نویسد : در چهار قرن اخیر تا به امروز این پرسش که چه کسی و چه تفکری باید تحمل شود؟ مسأله ای جدی در اندیشه لیبرال بوده است.[1] به باور او لیبرال های غربی مدتهاست که یک قهرمان تاریخی اشتباه را انتخاب کرده اند.شاید برای کسانی که آشنایی زیادی با تاریخ فلسفه و بویژه بنیان های لیبرالیسم ندارند، جای تعجب باشد. زیرا در این اندیشه ، از آزادی و دموکراسی برای تمام اندیشه ها ،مذاهب و گرایشات بطور یکسان دفاع می شود. اما مشکلی که وجود داشته و به باور برخی تا امروز همچنان وجود دارد، استثنا قائل شدن برای برخی اندیشه ها در آراء جان لاک و تا همین امروز حکومت های غربی است.علیرغم اینکه لاک در “نامه ای درباب تساهل” از آزادی، سلامتی و دارایی بعنوان دغدغه های اصلی دولت دفاع می کندو می نویسد دولت نباید نگران اعتقادات فرد باشد،منتقدان لیبرالیسم کلاسیک همواره در نقد جان لاک و همفکران او استدلال کرده اند که لاک برداشت محدودی از آزادی داشته است. آنها بر اساس نوشته های لاک ادعا می کنند هدف وی آزادی عبادت جماعت پروتستان و نهایتاً برخی دیگر بوده و این آزادی و تساهل را برای هیچ کاتولیک و ناباوری قائل نبود. زیرا کاتولیک ها با شاهزاده بیگانه (پاپ) بیعت داشتند.(در آن دوران او کاتولیک ها را پاپیست خطاب می کرد). لاک عقاید کاتولیک ها را خلاف حفظ “جامعه مدنی” میدانست.برخی از منتقدان ، لیبرالیسم مدرن موجود (یا نئولیبرالیسم ) را نیز پیرو همین مشی لاک می دانند، منتها معتقدند به جای کاتولیک ها، این بار عقاید دیگری مورد تبعیض قرار می گیرند.برای مثال معتقدندهمان تعصبات ضد کاتولیک میان لیبرال ها همچنان پس از چهار قرن وجود دارد، اما جای کاتولیک ها با دیگر عقاید تغییر کرده است، ابتدا یهودیان و امروز مسلمانان دچار این تبعیض ها هستند . این انتقادات به جان لاک همگی تا پیش از کشف نامه او (چند هفته پیش، sep2019) هیچ پاسخی نداشت. دست کم انتقاد نخست از خود جان لاک در تبعیض قائل شدن میان کاتولیک ها و دیگران ، هرگز با پاسخ مستندی مواجه نمیشد،چرا که اساساً جان لاک به وضوح میان این عقاید تبعیض یا حداقل تمایز قائل شده بود. اما چندی قبل نامه ای از جان لاک در کتابخانه ای در یک کالج کوچک کشف شد تحت عنوان “دلایل تحمل پاپیست ها بطور برابر با دیگران” . (منظور لاک از پاپیست همان کاتولیک ها بوده)پس از تایید شواهد و اصل بودن این نامه که در آرشیو کالج سنت جان در آناپولیس مریلند یافت شد، موضوع دیگری مطرح شد. برخی منتقدان که پیش از این شدیدا لاک را به باد انتقاد گرفته بودند، به ناچار تغییر رویه داده و از زوایای دیگری آن را نقد کردند، یا تاکنون ساکت ماندند. البته برای آگاهی بیشتر از انتقادات جدید این منتقدین، باید منتظر ماند تا زمان بیشتری سپری شود. اما انتقادات بسیاری که پیش از این در مورد لاک ارائه شده بود، تقریبا فروریخت.یکی از انتقادات جدید به لاک این است که چرا او که ابتدا این عقیده برابری و آزادی را درباب کاتولیک ها نیز روا می دانسته، بیست سال بعد در رساله خود ، چنین تبعیضی را مجاز شمرده است؟ او در این متن تازه کشف شده نوشته: آنها باید به همان میزان قابل تحمل باشند. لاک در عمل چنین آزادی برابری را برای کاتولیک ها دشوار میدید و به این اشاره کرده بود.[2]اما کسانی مانند مالک معتقدند: اندیشه های جان لاک تا امروز در غرب جاری است. همچنان به دلایل ناموجه ،برخی عقاید با استثناء مورد تبعیض قرار میگیرند. با اخبار دروغ ، نفرت پراکنی ها و استدلال های ناموجه زیادی که برای محدود کردن برخی عقاید مطرح می شود.استدلال هایی که غالباً به اندازه استدلال لاک مشکل دارند.متفکر روشنگری که واقعا نگرش لیبرال و آزادی خواهی برابر را ارائه داده بود، لاک نبود، بلکه باروخ اسپینوزا فیلسوف هلندی بود. اما کار او بویژه در غرب کمتر جدی گرفته شد.

نامه های کشف شده جان لاک

تمایز اسپینوزا با لاک، همانطور که یکی از مورخان مینویسد در رادیکال بودن اسپینوزا بود. اسپینوزا هیچ سازشی با ضدیت با آزادی را نمیپذیرفت . به همین دلیل لاک را از شخصیت های “جریان اصلی” روشنگری، اما اسپینوزا را “جریان رادیکال” روشنگری خطاب میکنند.بویژه این تمایز را میتوان در مورد دفاع اسپینوزا از آزادی بیان دید.او معتقد بود وقتی آزادی کمی به مردم داده شده ،از حالت طبیعی خارج میشوند و رژیم سرکوبگرتر خواهد شد. او تاکید میکرد که دولت باید محدود به اعمال مردم باشد . هرکس مجاز است هرطور که میخواهد فکر کند و فکر خود را بیان کند.این شواهد از اسپینوزا،حتی امروزه نیز جالب توجه است.اگر کسی لیبرالیسم را بطور واقعی دنبال کند،باید جان لاک را از بانیان آن بداند، اما در ادامه باید از لاک عبور کرده و در این موضوع به اسپینوزا نزدیک شود.اما عرصهٔ دیگری نیز وجود دارد که نویسندگان عرصه سیاست چندان توجهی ندارند و آن بخش معرفت شناختی این دو فیلسوف است. در معرفت شناسی جان لاک تمرکز بیشتری بر تجربه داشت و از بانیان تجربه گرایی نیز شناخته می شود. همین نگرش لاک با پیشرفت مداوم علم تجربی در چهار قرن اخیر ، موجب شد تا او بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. به عبارت دیگر از سویی دیدگاه های لیبرال او و از سویی دیگر دیدگاه تجربه گرایی او موجب توجه بیشتر به جان لاک شد ، هرچند در هر دو عرصه ، دیدگاه او تصحیح شده، اما بعنوان پایه گذار این دو نگرش جان لاک در این سالها مورد اقبال زیادی قرار گرفت. اما اسپینوزا بدلایل مختلف،از جمله موقعیت زندگی، آثارش کمتر شناخته شده بود.

آرین رسولی

-1

https://www.theguardian.com/commentisfree/2019/sep/08/john-locke-hero-of-western-liberalism-not-as-tolerant-as-we-thought

2- https://www.smithsonianmag.com/smart-news/unknown-john-locke-manuscript-found-maryland-college-180973044/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.