ناپلئون هیل ؛ کلاهبردار ماندگار ، پدر مثبت اندیشی
ناپلئون هیل ؛ کلاهبردار ماندگار ،
پدر مثبت اندیشی
شاید بارها در مورد مثبت اندیشی یا اصول موفقیت، راز و غیره شنیده باشید.علیرغم برخی روشنگری ها در سال های اخیر هنوز بخش قابل توجه و عمده ای در کتابفروش ها به این دست کتب اختصاص دارد. هنوز وقتی اطراف یک کتابفروشی یا بساط کتاب پرسه بزنید، مدام پرسش هایی در مورد این نوع کتب به گوشتان می خورد . هنوز در فرهنگ سال های اخیر ما بخش روانشناسی این دست کتب شبه علمی نزد بسیاری از بانوان از استقبال زیادی برخوردار است و جنبه های موفقیت اقتصادی آن نیز نزد بیشتر افراد مورد توجه است. در این باب هر چه روشنگری شود و نوشته شود باز راه طولانی در پی خواهیم داشت.
علل جامعه شناختی مختلفی برای استقبال از این نوع شبه علم وجود دارد . از بیسوادی و جهل گرفته تا وضع بد اقتصادی که در این متن خواهیم دید که بزرگترین شخصیت این مسیر شیادی ، چگونه از این خلاء ها (اوضاع بد اقتصادی) بهره برد تا مخاطبان زیادی را جذب کند.
یا علل دیگری نظیر اینکه اکثر انسان ها علاقه مند هستند تا دروغ های شیرین بشنوند تا واقعیت های تلخ. یک تخیل شیرین ، صدها مرتبه برای آنها جذاب تر از یک واقعیت عریان اما تلخ است.
به هر حال در این مطلب موضوع ما خود شخص ناپلئون هیل است.شخصیتی که از او بعنوان پدر مثبت اندیشی یاد میکنند. از آنجایی که متأسفانه کتب ناپلئون هیل نیز مانند دیگر کتب شبه علمیِ مثبت اندیشی از استقبال قابل توجهی برخوردار است (بعنوان پایه گذار این نگرش) و مخاطبان آن هیچ اطلاعی از این شخصیت ندارند و تنها از طریق کتب خود او و طرفدارانش (موسسه ی ناپلئون هیل که امروزه با ادامه ی مسیر هیل به کسب درآمدهای هنگفت مشغول است) با شخصیت کاذب او آشنا می شوند، سعی کردیم تا با مثال های متعدد و مختصر از زندگی او ، مخاطب را کمی با ناپلئون هیل واقعی آشنا کنیم. برای ساده تر شدن مطلب تنها به نکات برجسته ی زندگی هیل بصورت تیتروار خواهیم پرداخت.تمام این نکات از منابع کاملا معتبر و متعددیست که یک محقق درباره ی هیل جمع آوری و منتشر کرد.(در انتهای مطلب ، منبع ذکر شده است و برای مطالعه کامل ،می توانید مراجعه کنید)
۱-یکی از بزرگترین دروغ های ناپلئون هیل ، که اساس نظرات خود را بر آن بنا کرده بود، ملاقات وی با کارنگی بوده است.هیل مدعی بود در مصاحبه ای با اَندرو کارنِگی –در زمان خبرنگاری) سرمایهدار مشهور ، راه زندگی اش تغییر کرد . او به دفعات از قول کارنگی ادعاهای مختلفی را مطرح کرده است، اما هیچ شواهدی مبنی بر دیدار او با کارنگی وجود ندارد. نکته جالب این است که این ادعا توسط هیل، پس از مرگ کارنگی صورت گرفت گ ادبیاتی که هیل از قول کارنگی استفاده می کند،کاملاً مغایر با ادبیات کارنگی بوده و همانطور که گفته شد به احتمال بسیار زیاد،هیچوقت چنین دیداری صورت نگرفته است. البته سابقه ی دروغ های ناپلئون مبنی بر دیدار افراد مشهور و بزرگ ، به این احتمال قوت میبخشد و مهمتر از همه اینکه در زندگینامه های کارنگی نیز چنین سندی موجود نیست.
۲- زندگینامه هیل توسط طرفداران وی نوشته شده، اما علیرغم این، در آنجا آمده گفتگوهای ملاقات هیل با کارنگی ساختگی است.یعنی نویسنده ها برای اینکه دروغ هیل را توجیه کنند، گفته اند گفتگوها ساختگی است . یعنی ملاقات وجود داشته اما گفتگوهای هیل و کارنگی ساختگی هستند.
۳-ناپلئون هیل ابتدا با یکی از دوستان خود در کار چوب شریک شد و پس از کلاهبرداری های متعدد از او جدا شد و با تغییر نام به ایالات مختلف سفر می کرد .
۴-هیل در سال های میان ۱۹۰۵تا ۱۹۰۸ مشغول فعالیت های غیر قانونی بود و در زندگینامه وی ،به این سالها اشاره ی چندانی نشده است.
۵-پس از آن ناپلئون هیل موسسه ای تاسیس می کند تحت عنوان کالج اتومبیل واشینگتن و در آگهی تبلیغات خود ادعا می کند هر شخصی که تمایل دارد می تواند با شش هفته آموزش ، متخصص بازار اتومبیل خواهد شد و به درآمدی حدود ۷۵الی۲۰۰ دلار خواهد رسید.(در آن زمان در آمد بسیار زیادی محسوب میشد). بهد از آن مشخص شد او با یک کارخانه اتومبیل سازی (به نام کارتر) قرارداد بسته بود و از دانشجویان بعنوان نیروی کار رایگان استفاده می کرد! از طرفی از دانشجویان شهریه میگرفت و از طرفی از کارخانه کارتر هزینه کارگران را می گرفت. اما این کار به زودی رسوایی به بار آورد و کارخانه ورشکسته شد. چرا که نه دانشجویان تخصص کافی داشتند و هم دانشجویان پس از مدتی که هیل وعده داده بود و عملی نشد، شکایت می کردند. این کلاهبرداری او ادامه داشت که وارد جزییات آن نمی شویم.این موسسه در سال ۱۹۱۲ تعطیل شد.
۶-هیل در همان سال صاحب فرزندی می شود که بطور مادرزاد گوش نداشت. هیل در اقدامی عجیب ادعا می کند با تلقین و اراده می خواهد به فرزند خود شنیدن را بیاموزد!که طبیعتاً موفق نشد و این موضوع اوج جهل یک شخص را نشان می دهد . حال فرض کنید در سراسر دنیا افراد بیشماری به کتب این شخص مراجعه می کنند برای یافتن مسیر موفقیت!
۷-پس از بدون شناخت و تحصیل در زمینه حقوق ،اقدام به فعالیت در حیطه وکالت می کند و سپس با دو شریک ، کارخانه ی تولید آب نبات تاسیس می کند.پس از مدتی ادعا می کند که شرکا، برای او پاپوش دوخته اند .اما پیش از آن بارها چنین مشکلاتی را با شرکای مختلف داشت. تمام سرمایه های خود را از خانواده همسرش می گرفت.
۸-در سال ۱۹۱۵ آموزشگاهی به نام جرج واشینگتن در شیکاگو تاسیس می کند اما در جای دیگری به ثبت می رساند.کار این آموزشگاه ،آموزش موفقیت و اعتماد به نفس بود اما شیادی ها و کارهای عجیب او بیش از پیش ادامه داشت . او از دانش آموزان خود خواسته بود نامه ای بنویسند و از خود او درخواست کنند تا ناپلئون هیل نامزد نمایندگی کنگره شود. او از نظر روانی چندان سالم به نظر نمی رسید، برای مثال وقتی یکی از بچه های موسسه که دورگه آلمانی-آمریکایی بود به هیل انتقاد کرد، هیل به اف بی آی رفت و گفت این بچه روابط مشکوکی با آلمان ها دارد! از اقدامات عجیب او در این موسسه شکایت او در سال ۱۹۱۷ از راه آهن ،به علت کمبود نور واگن ها بود! قصد او گرفتن خسارت بود که موفق نشد.
اما در سال ۱۹۱۸ سازمان های نظارتی دولت به معاملاتی در آموزشگاه او مشکوک می شوند. پس از بازرسی و تحقیق متوجه می شوند هیل برای مدرسه ی خود ارزشی کاذب تعیین کرده و پس از تقسیم آن به صد سهم، چهل و نه سهم آن را به دانش آموزان فروخته است.او مدرسه خود را ۱۰۰هزار دلار ارزشگذاری کرده بود اما با بررسی ها ارزش واقعی مدرسه ۱۲۰۰ دلار است. پس از این ماجرا حکم جلب او صادر شد.
۹-یکی دیگر از ادعاهای دروغی که در زندگینامه او آمده ، ملاقات وی با رییس جمهور ویلسون و همکاری با ویلسون در جنگ جهانی است. هیچ شواهد و سندی در تایید این ادعا در دست نیست و برعکس شواهدی وجود دارد که در همان روزها یادداشت هایی نوشته که هیچ اشاره ای به چنین ملاقاتی نکرده است.از طرفی در اسناد ریاست جمهوری و سایر اسناد ، هیچ مدرکی در تایید این ادعا نیست ، در صورتی که از چنین ملاقات هایی بدون تردید اسناد متعددی بدست می آید.
۱۰-او در اقدامی دیگر یک مجله ای به نام قانون طلایی راه اندازی کرد و هدف آن افزایش کاذب سهام شرکت ها و فروش آنها بود.یعنی کمک می کرد تا شرکت ها سهام خود را بیش از ارزش واقعی جلوه دهند . یکی از نمونه های این کار، شرکتی بود به نام جنرال اویل که متعلق به خانم و آقایی به نام کاکس بود.او در مجله ی خود آنها را زوجی خیر معرفی کرده و سپس به دروغ مدهی شده این زوج صدها هزار دلار برای دیگران درآمدزایی کرده اند.
۱۱- پس از شکست در شغل ها ،یا دقیقتر بگوییم کلاهبرداری های قبلی ، او سراغ تاسیس بنگاه خیریه برای آزادی زندانیان می رود.او یک نفر را آزاد می کند و به سمت مدیریت میگمارد و طبق معمول پول های جمع آوری شده را تصاحب می کند و حتی یک نفر را هم آزاد نمی کند. پس از لو رفتن ، تمام تقصیرها را به گردن همان زندانی آزاد شده می اندازد.
۱۲- تنها ملاقات واقعی او با ادیسون بوده که آن هم سعی کرده تا مدال خودساخته ی ناپلئون هیل را به او اهدا کند و عکس بگیرد، ادیسون حتی مدال را پس می دهد.
۱۳-باز در ادعایی کاذب ، مدعی دیدار و همکاری با روزولت می شود. اما برای اینکه از او نپرسند چرا درآمدی ندارد،مدعی می شود برای روزولت مجانی کار می کرد. طبق معمول هیچ سندی از این همکاری های تخیلی وجود ندارد.
جالب است که هیل ادعا میکند تمام اسناد و مدارک او در انباری سوخته است.
۱۴-در سال ۱۹۳۷ پس از ازدواج مجدد ،با همکاری همسر جدیدش(که بعدها او نیز ثروت حاصل از کتاب را تصاحب کرد و به هیل خیانت کرد) کتاب او منتشر شد. در آن سالها اوج رکود اقتصادی در آمریکا حاکم بود و بعدها تجربه نشان داده که در جوامعی که اوضاع اقتصادی نابسامان است، چنین کتاب هایی مورد استقبال قرار می گیرند. کتاب هیل نیز به دلایلی که ذکر آن در اینجا ممکن نیست، به فروش قابل توجهی رسید.
۱۵-پس از این کتاب ، هیل به همراه یک کشیش دست به ایجاد یک فرقه زد! به گزارش یک خبرنگار، کتاب مقدس این فرقه عملاً همان کتاب هیل بیاندیشید و ثروتمند شوید بود. هیل و کشیش ، مکانی به نام بهشت صلح ایجاد می کنند و آموزه های آنان همان مثبت اندیشی خرافی بود.
آنها در اقدامی حیرت انگیز یک کودک پنج ماهه را انتخاب می کنند تا به جاودانگی برسانند! به این ترتیب که کودک را در اتاقی تنها و به قول خودشان خالی از افکار منفی مورد مراقبت قرار دهند و اجازه ی خوردن گوشت را به او ندهند.، زیرا معتقد بودند تنها گوشت و افکار منفی موجب مرگ انسان می شود! از این کودک فیلم گرفته می شد تا در یک صندوق مخصوص نگهداری شود و به نسل های بعدی منتقل شود.
۱۶- پس از مدتی بعلت رسوایی مالی هیل و کشیش و دزدی ها و کلاهبرداری های متعدد آنها از اعضای فرقه، این فرقه منحل شد و شریک هیل به زندان افتاد. شریک او پس از گذشت چند سال از آزادی، خودکشی کرد.
۱۷-ادعای کاذب دیگر هیل ،در مورد گاندی بود که کتاب او را سفارش داده کاراگاه مخصوصی را مامور کرده تا مطمئن شود ناپلئون هیل واقعا خودش است.طبق معمول سندی وجود ندارد و کافیست کمی گاندی را بشناسیم تا چنین ادعایی را غیر منطقی بدانیم.
۱۸- همانطور که خبرنگار و محقق ناپلئون هیل می نویسد، خوشبختانه ادعاهای ناپلئون هیل مبنی بر دیدار با رؤسای جمهور آمریکا دروغ بوده است، چرا که بعدها هیل در یک سخنرانی خود میگوید ایالات متحده امریکا باید شوروی را مورد حمله ی هسته ای قرار دهد!
نکته آخر: علت اینکه به شرح تیتروار زندگی هیل پرداختیم ، اهمیت هیل در دنیای شبه علم امروز است. تقریبا تمام مبنای مثبت اندیشی به کتاب و آموزه های جاهلانه ی هیل بر می گردد.این آموزه ها شاید در ظاهر آسیب جدی نداشته باشند، اما در واقع تاثیر مخربی در زندگی افراد دارند. چرا که تمام افکار شخص ، تحت تاثیر چنین آموزه هایی به یک نوع سطحی نگری تقلیل می یابد و واقع بینی و تأمل ، که برای انسان حیاتیست ، کنار می رود و جای خود را به اوهام و خیالات می دهد. همانطور که گفته شد اساس این نگرش ها ، که امروزه به انواع و اقسام شکل ها بزک می شود در اندیشه ی کسانی است که مرگ را ناشی از خوردن گوشت یا افکار منفی می دانند! یا فردی را که بطور مادرزاد نمی شنود ، سعی می کنند با تلقین و اراده ، شنوا کنند!
امروز مثبت اندیشی تحت عناوین جعلی با علم پیوند زده می شود. گاهی در میان روانشناسان نیز نفوذ می کند و گاهی با عبارات و سخنرانی های زیبا و شکیل بیان می شوند.اما اساس آن جهل، وهم و شیادی است.
#arian_x ✍
منبع:
https://paleofuture.gizmodo.com/the-untold-story-of-napoleon-hill-the-greatest-self-he-1789385645
سلام قربان.خداقوت.خیلی این موضوع شما برام جالب بود.ممکنه که بتونیم در این ضمینه با هم گفتگویی داشته باشیم.این شماره ی تماس منه.اگه بتونید در تلگرام بهم پی ام بدید یا به هر طریقی یه صحبتی داشته باشیم خیلی ممنون و خوشحال میشم.09369261336
سلام برای ارتباط در تلگرام
@arian_x_70
ب نظر من اصلا همه حرفای شما درست و این شخص بد و گلاهبردار.ازآنجایی ک باعث موفقیت خیلی ها شده باید چیزی ک باعقلمون میسنجیم قبول کنیم درگوشه ذهن خود این گفتارایشونو داشته باشیم ولی دست از تلاش خودمون برنداریم.هیچ چیزی تو تین دنیا بد مطلق نیس حتی شده ۵درصد از کتابای ایشون استفاده کنیم یا نظریاتشون مابقی ک نیاز نداشتیم و با دین یا عقل ما مطابقت نداشت بزاریم کنار.از هر کس باید حتی شده یک درصد درس بگیریم تا ب کمال برسیم هرچیزی ک باکتاب مقدسمون و دینمون مطابقت داشت بیشتر زوم کنیم.من خیلی از دانشمندان معاصر دنیا رو دیدم ک الان ب قران ما رسیدن تو زمان پیامبر.
ایا تو فرصت محدود آدمی برای زندگی کردن، باید دنبال هر مسلکی رفت؟ بله درسته که هرچیزی نکاتی رو برای آموزش داره اما شما تمام این جنبه هایی که تو این مقاله بهش ذکر شد رو از مثبت اندیشی(به این صورت که وجود داره نه کلیتش) نفی کنید، دیگه چه چیزی باقی میمونه در دامانش؟ آیا اولین چیزهایی که برای تبلیغ تاثیر مثبت اندیشی بکار میره کارنامه مبلغینشون نیست؟ ازونجایی که شیادی های بسیار بزرگی رقم میخوره باید افشا سازی بشه اونوقت مثبت اندیشی دیگه چیز خاصی تو چنته نداره که مکاتب دیگه نداشته باشنش. پس از ابتدا ما نخواستیم با حمله به شخصیت های بنیان گذار، اون مسئله رو زیر سوال ببریم بلکه خودشون با شیادی با این روش جذب مخاطب کردن و ماهم اونهارو افشا میکنیم🤗 نمونه ها فراوونه و این فقط یکیش بود
هر کدام ما از دریچه و واقعیت چشمان خود به دنیا نگاه کرده وان را قضاوت میکنیم.
با سلام. متاسف شدم از نوشته هاتون. دلیلش رونفهمیدم . امیدوارم همه موفق بشن شما نیز هم
سلام-
این مطلبتون که گفتین بعضیا دروغ شیرین رو از واقعیت تلخ بیشتردوست دارن عالی بود-آخه بعضیا از خیلی واقعیت ها ناراحتن واسه همین رو آوردن به این مباحث که( به قول استاد پناهیان: به دروغ بهت میگن تو میتونی همه چیز رو تغییر بدی)
برای همین خوششون میاد و از حقیقت فرار میکنن.
من اعتقادم اینه توی بعضی مباحث اگه چیزی رو میکوبی باید یه چیزی به عنوان جانشین براش معرفی کنی(اگه این مباحث نه پس چی؟)
من به دوستان پیشنهاد میکنم(( مباحث تنها مسیر و
مبحث تعیین کننده ترین عامل در مقدرات بشر))رو از استاد علیرضاپناهیان حتما گوش کنیدجواب همه سوالاتتون رو میگیرید.
چون خودم گوش کردم میگم.
البته اینجا نظر هرکسی محترمه-
ولی از نظر من و طبق تحقیقاتی که داشتم تعابیری که این جور مکتب ها وامثال این شخص از لفظ (دعا) دارن-کاملا با تعابیر رهبری حفظه الله تعالی مخالفه
اصلی ترین مطلب من هم همین موضوعه-خودتون رو خسته نکنید چیزی که با سخن ونظر نائب امام زمان عج تطبیق نداشته باشه -بالابری پایین بیای-غلطه
والسلام.
سلام
اگه آقای هیل یا هرکس دیگه ای کلاهبرداره این موضوع هیچ ربطی به مثبت اندیشی و پرورش ذهن مثبت نداره که شما از پایه دارید اون رو میکوبید.
کتاب های خوبی دارند و این که آدم باید سعی کنه ببینه حرف چیه نه این که کی گفتتش. مشکل ما همینه که بدون این که حرف کسیو گوش کنیم به تخریب و بردن آبروی اون شخص میکنیم. کسی که بدون فکر هر حرفی رو قبول میکنه هم تهش گمراه میشه
همه اینا به اضافه این که من از کتابای ایشون تو زندگیم خیلی استفاده کردم و ارزش بارها خوندن رو داره
به نظر من کتابش عالی هست هر چند شما میگید شبه علم . حتی اگه شبه علم هم باشه مفید هست . اینکه دیگران را امیدوار نگه داریم خوبه یا گرد نامیدی به زندگی اونا بپاشیم ؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزیز .
مطالب شما رو مطالعه کردم ولی خیلی برام جالب بود که منابع مطالب ذکر شده از کجاست و اگر واقعا اینگونه است لطفا منابع موصقی ذکر کنید که بشه بسنده کرد بهشون، جسارت نباشه ولی هرکسی میتونه واهی در مورد هر شخصیت بزرگی یک سری هرزه گویی کنه ولی واقعیت چیست؟ آیا کسی که این همه کتاب بزرگ دارد و در سرتاسر دنیا فیلسوفان و فیزیکدانان و روانشناسان دنیا کتاب های ایشون رو تحسین می کنند و حتی افرادی که همدوره ی ایشون بودن از ایشون به عنوان یک نابغه نام میبرند، اگر مطالب شما درست چرا تا الان کسی نمیدونسته و شما از کجا یک دفعه ای همه زندگی ایشون رو پیدا کردید و به رشته تحریر درآوردید. در ضمن مطمانم شما هیچ کتابی از ایشون نخوندید.
سلام. من میدونستم این شخص و تفکر شبه علمی و خرافات مدرن طرفدار زیادی داره، اما نمیدونستم انقد تعصب در موردش وجود داره. منبع زیر مطلب اورده شده. در مورد فیلسوفان و دانشمندان که فرمودید تحسینش کردن، بنده چنین چیزی ندیدم جایی، شاید منظورتون همون ادعاهای واهی بدون منبع و سند باشه که اعتبار نداره. در مورد این که فرمودید تاحالا کسی نمیدونست، چرا غیر از من هم میدونستن، منتها کسی که تفکر نقادانه نداشته باشه و هر چیزی رو به سادگی باور و قبول کنه، دنبال بررسیش نمیره. ولی اگر افکار اینچنینی (مثبت اندیشی) براتون لذت داره و دوست ندارید با واقعیات تلخ زندگی روبرو بشید، همون به دفاع خودتون ادامه بدید. دربارهٔ این نگرش ها، سخن بسیار است و در اینجا مجال دیالوگ نیست. مطلب مثبت اندیشی منفی! هم شاید مفید باشه.
Heeeeh roshanfekr nama haye sathe web😂😂😂😂
سلام.
فرض کنیم شما درست می گید.
من به قران و خدا که این جهان رو آفریده ایمان دارم .
این مطالب رو اگه با آیات قران معادل سازی کنید می بینید که همان مفهوم دعایت.
خدا می فرماید : بخوانبد مرا تا اجابت کنم شما را. و یا وقتی دعا می کنید چنان باور داشته باشید که هم اکنون اجابت شده است و یا نا امیدی کفراست.
من وقتی که این مطالب نوین که پایه و اساس علمی دارند را با قرآن مقایسه می کنم میبینم که درست است.
البته من نباید پاسخ به مطلب شما می دادم زیرا اینکار هم از نظر علمی و هم از نظر قران اشتباه است.
خداوند در قرآن می فرماید: ای پیامبر نصبت به کافران اعراض کن.
البته علت پاسخ من به تفکر اشتباه شما این است که سایرین به اشتباه شما دچار نشوند.
سپاسگذارم
سلام. فوق العاده بود واقعا لذت بردم از این همه خیالبافی چرندیات و خزعبلاتی که فرمودید.
کسی که کلاهبرداره شمایید
شخصیتش اگر کلاهبردار باشه اما کتاب هایی که میلیون ها نفر خوندن و ازش استفاده کردن چی میشه
باریکلا🤣🤣🤣
کلاهبردار شمایی که میخوای وانمود کنی این علم اشتباهه تا کسی نتونه موفق بشه.
واقعا امیدوارم دوستانی ک این مطالب رو میخونن به بیراهه نرند. چیزی ک مشخصه دنیا این علم رو پذیرفته و در تمام ادیان به نوعی در موردش صحبت کردن از آموزه های حافظ و مولانا تا ادیسون و انیشتین و آزمایشات علمی و قران. دوستان فریب نخورید. خیلیا میخوان از این طریق اسمی برای خودشون دستو پا کنن
شماها همون آدمایی هستید که حقتونه تو یک سطح پایین بمونید .
واقعا خاک بر سر خودتون و اجدادتون که همچین نتیجه ای دارید
شماها فرقی با یک قاتل ندارید و تنها میخواید مردم رو بدبخت کنید
من با آموزشای ناپلئون هیل خیلی چیزا بدست اوردم که شمای احمق نمیفهمی و حقته فقط یک بدبخت و نوکر باشی تا 7 نسل آینده
ممنون از لطفتون. البته برده و نوکر کسی هستش که مثل یک گوسفند از یک چوپان پیروی میکنه و دروغ زیبا رو به حقیقت تلخ ترجیح میده، چون دچار جهل مرکب، تعصب و فلج فکری هست و نمیتونه مستقل و نقادانه فکر کنه. چیزی هم که بدست آوردید از رفتارتون پیداست چی بدست آوردید، تعصب کورکورانه و تقلید ابلهانه. در جهل خود موفق باشید.
کتابش خوبه شخصیت خودش خیلی عجیبه واقعا عجیبه
اساس دیدگاه شما هم با احترام غیر علمیه.شما تو کتاب ابر مغز که توسط دو پرفسور مغز و داخلی نوشته شده میتونید تاثیر تفکرات رو بر جسم و زندگی از لحاظ علمی ببینید. برای مثال طبق یافته های علمی 50 درصد علت آلزایمر اینکه فردی که سالمه دائمه با خودش فکر میکنه و تکرار میکنه که داره حافظشو از دست میده. و همین باعث میشه مغز واکنش نشون بده و فرد به آلزایمر مبتلا بشه. یا بودایی هایی که در تبت با استفاده از ذهنشون خودشون رو گرم میکنن. من به ناپلوئن هیل کاری نکردم اما انکار قانون ذهن و افکار احمقانست.
من الان که خوندم این مطلب به نظرم جای تحقیق و تفکر زیادی داره، ولی چیزهایی که الان به نظرم عجیب میاد از این مطالب که احتمالا از مقاله تحقیقی در سایت «گیزمودو» گرفته شده، اینه که طی همون سال ها که کتاب های ناپلئون انتشار پیدا میکرده چرا هیچ کس صداش در نیومده ، با این حجم از فساد اخلاقی که میفرمایید ایشون باید آدمه خیلی بد نامی بوده باشه !
نکته عجیب دیگه اون قسمتی بود که در رابطه با نوشتن کتاب (همراه یک کشیش دست به ایجاد یک فرقه زد) بود چون اگر نسخه بدون سانسور کتاب بیاندیشید و ثروتمند شوید رو خونده باشید خیلی واضح مخالف دین و تعالیم سخت گیرانه معابد صحبت میکنه و حتی جایی میگه شما اگر لازم باشه باید از دینتون فرا تر برین . و اساساً خیلی عجیبه که کشیشی بیاد و در ساخت فرقه جدیدی همکاری کنه !
سلام و سپاس از بیان دیدگاهتون. در مورد مطلب که از سایتی گرفته نشده، منبع مطلب در انتها اومده. در مورد کشیش مورد نظر هم این چیز عجیبی نیست، بسیاری از کشیشان در طول تاریخ نگاه خاص یا تفاسیر خاص خودشون رو داشتن.
منبع مطلبی که در انتها آوردین هم سایت Gizmodo هست دیگه !
بله پوزش با مطلب دیگری اشتباه گرفتم.درسته
من از بهترین دکتر فوق تخصص قلب ایران تو تلویزیون شنیدم که میگفت اگه کسی یا مریضی بگه دکتر من سالمم و چیزیم نیست اون فرد سالمه. و ایشون این رو به عینه دیده خودش. که این همون باور و ایمانه که اون فرد به سلامت خودش داره.بعد اینم بگم شما هر جوری فکر کنی نتایجی رو میگیری که اون فکر رو بهت ثابت میکنن. پس اگه فکر میکنی غلطه آره غلطه اما از نظر شما غلطه.این فقط نظر شماست و درست هم هست چون شما نتایج فکرتون رو میگیرید و هر جوری فکر کنید همونجور هم نتیجه خواهید گرفت. موفق باشی دوست عزیز.
هرجا دیدید که نقدی باعث تحریک عصبی شما و واکنش تهاجمی شما شد بدونید قطعا تعصبات کوری دارید که در پیام تمام شما سرورانی که با نقد مثبت اندیشی و خرافههای مدرن اینچنینی مواجه میشید مشترک هستش. عیبی نداره که به شما کمک کرده خیلی هم عالی، چون شما ترجیح میدید که ادعایی ولو کذب شما رو با فریب خوشحال کنه تا ادعایی حقیقی و تلخ شما رو آزار بده. سپاس از شما
عرض سلام. راستش من کل مطلبتون نخوندم و فقط تا اونجا که گفته بودین ناپلئون با کارنگی ملاقات نداشته. این موضول کـــامــلا غلطه. چون خودم مکالمه تصویری 12 ساعته اندرو کارنگی با ناپلئون هیل تماشا کردم. که بنا به دلایلی در دسترس عموم نیس روزتون خوش🌹🌹
هیل نگفته فقظ فکر کنید و باور داشته باشید بعد موفق شوید
بلکه گفته یک هدف قطعی داشته باشید و انرا باور کنید و به هدفتان ایمان داشته باشید و برای هدفتان برنامه ریزی کنید و هزینه بپردازید و فعالیت کنید…
فرض کنیم هیل شیاد است خوب باشد حرفا و روش و فنونی که یاد میده که درسته و مفید است ما هم از فنونش استفاده می کنیم باهاش همکاری و شراکت نداریم … دین هم همینو میگه حرف خوب را حتی از کافر نیز یاد بگیرید..
هیل نگفته فقظ فکر کنید و باور داشته باشید بعد موفق شوید
بلکه گفته یک هدف قطعی داشته باشید و انرا باور کنید و به هدفتان ایمان داشته باشید و برای هدفتان برنامه ریزی کنید و هزینه بپردازید و فعالیت کنید…
فرض کنیم هیل شیاد است خوب باشد حرفا و روش و فنونی که یاد میده که درسته و مفید است ما هم از فنونش استفاده می کنیم باهاش همکاری و شراکت نداریم … دین هم همینو میگه حرف خوب را حتی از کافر نیز یاد بگیرید..
لاشی این کس شعرا رو مینویسی بعد یه آدم بی سواد بد بختی مثل خودتم میاد میخونه باور میکنه،خودت هیچ گوهی نشدی چرا آدم های بزرگ تاریخ که به میلیون ها آدم کمک کرده رو کلاهبردار میخونی،خاک تو سر پدر مادرت با بچه ای که بزرگ کردن
ولی پدر و مادر تو خیلی بچه با تربیت و با ادبی تربیت کردن، و مهمتر اینکه بچهای بیتعصب و باسواد و باهوش! احسنت بر تو و پدر و مادرت!
متأسفانه حضرتعالی درک درستی از این مساله ندارید
مهم نتیجه ست
من با اندیشه های ناپلئون هیل به اهداف خود رسیدم و بازهم میرسم. پیروز باشید
بیشرف بیکاری تو هیل در حد یک امام و رهبر هستش من از اموزه های هیل استفاده کردم و زندگیمو به سمت رفا و ثروت سوق دادم واقعا که واژه بی شرف حقته
حقه کثیف بیسوادی برای بازدید بشتر از سایت
عقب افتاده فرهنگی