اخلاق باور ؛ اصل کلیفورد

اخلاق باور

ویلیام کینگدون کلیفورد (william kingdon clifford ) ریاضیدان و فیلسوف از کمبریج ، نخستین بار ” اخلاق باور ” را در سال ۱۸۷۷ در نشریه “contemporary review” منتشر کرد. در ابتدای بحث کلیفورد اصلی که بعدها به نام اصل کلیفورد مشهور شد را مطرح کرد.این اصل می گوید: همواره ،همه جا و برای همه کس باور به امری بر مبنای قرینه ی ناکافی نادرست است ” .

بعدها ویلیام جیمز کلیفورد را “عصیانگری دوست داشتنی” توصیف کرد که “با لحن رقت انگیزِ زیادی غیرتمندانه ای” ، از ضبط و مهار باور خود دفاع می کند. دیدگاه آسان گیرانه تر جیمز– که در ابتدا شرحی بر کلیفورد بود که در انجمن های فلسفه ییل و براون طرح شد و سپس در سال ۱۸۹۶ با عنوان ” اراده معطوف به باور ” انتشار یافت– به نوعی ملازم مقاله ی کلیفورد شده است، و این دو جستار با یکدیگر سنگ محک بحث های بعدی بوده اند.

علاوه بر اصل کلیفورد یک داستانی را کلیفورد مطرح می کند که بعنوان نمونه ای برای بحث اخلاق باور مطرح می شود.

داستان مربوط می شود به یک صاحب کشتی که می خواست برای سفری به آنسوی اقیانوس اطلس بلیط بفروشدـ به ذهن صاحب کشتی خطور کرد که کشتی اش قراضه شده و استحکام آن محل تردید است.ولی او با علم به این که تعمیرات هزینه ی زیادی دارد و موجب تأخیر زیادی هم می شود،این نگرانی ها را کنار گذاشت و این اعتقاد “خالصانه و تسلی بخش” را در سر پروراند که “کشتی اش کاملاً ایمن و مناسب سفر است”. او بلیط ها را فروخت ، مسافران را بدرود گفت و سپس ، “وقتی کشتی به قعر اقیانوس رفت و خبری بازنیامد”، بی سر و صدا پول بیمه اش را گرفت.

به گفته کلیفورد (که خود زمانی از کشتی شکستگی جان سالم به در برده بود و بنابراین، رفتار این صاحب کشتی لابد به نظرش بسیار نفرت انگیز می آمد) در این داستان صاحب کشتی “به راستی در مرگ آن مسافران مقصر است” زیرا هر چند خالصانه باور داشت که کشتی سالم است، “بر مبنای آن قرینه ای که پیش رو داشت ، حق نداشت به آن باور داشته باشد”.

چرا او چنین حقی نداشت؟
کلیفورد می گوید به این دلیل که “او باور خود را صادقانه ، بعد از تحقیقِ صبورانه ، به دست نیاورده بود، بلکه از طریق سرکوب تردید هایش کسب کرده بود”

پس از این تشخیص کلیفورد پایان داستان را تغییر می دهد؛کشتی به قعر آب نرفت، بلکه صحیح و سالم به بندر نیویورک رسید. آیا این نتیجه جدید صاحب کشتی را از نکوهش بابت باورش رها می کند؟
کلیفورد می گوید: “سر سوزنی هم از تقصیر او کم نمی کند”. او به همان میزان در مورد باور به امری بر مبنای قرینه ی ناکافی مقصر ، و در خور نکوهش است.

پ.ن: داستانی شبیه این صاحب کشتی، برای یک صاحب کشتی ایرانی اتفاق افتاد که طی آن مسافران و خدمه کشتی توسط سومالی ها ربوده شده ،عده ای از آنها جان باختند و چند تن از آنها که یکی از آنها ایرانی هم بود ،زنده مانده و از دست دزدان فرار کردند.

#arian_x 🔄
منابع:
https://plato.stanford.edu/entries/ethics-belief/

1 دیدگاه برای «اخلاق باور ؛ اصل کلیفورد»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *