مختصری در باب انتقاد و دفاع از تکنولوژی
مختصری در باب انتقاد و دفاع از تکنولوژی
بحث بر سر تکنولوژی بحث گسترده و پُر شاخ و برگی است و منتقدان آن از مواضع و نگرشهای مختلف به نقد تکنولوژی پرداختهاند. از سنت گرایان تا مخالفان مدرن تکنولوژی، هرکدام استدلال خاص خود را مطرح میکنند. البته پیش از پرداختن به این موضوع باید بدانیم که برخلاف باور برخی افراد، تکنولوژی و علم به معنای دقیق کلمه یکی نیستند. علم در تلاش برای فهم جهان است و تکنولوژی در تلاش برای تغییر جهان. هرچند این دو از یکدیگر بهره میبرند و گاهی با هم آمیختهاند ولی نباید این دو را یکی بدانیم.درنتیجه نباید فرض کنیم که منتقد تکنولوژی لزوماً منتقد علم نیز هست.
یکی از نقدها به تکنولوژی این است که بشر با دستکاری در طبیعت و ایجاد پیشرفتهای مصنوعی موجب آسیبهای جدی شده است. این منتقدان یک پیشفرض دارند و بر اساس این پیشفرض سعی دارند تکنولوژی را نفی و طرد کنند. پیشفرض آنها این است که بشر نباید در طبیعت دخالت کند و چیزهای ”مصنوعی” تولید کند، چراکه زندگی مصنوعی موجب ضررهای متعدد و حتی غیرقابل پیشبینی است.
یکی از پاسخهایی که میتوان در این مورد ارائه داد این است که هیچ چیز غیرطبیعی نیست، حتی خود تکنولوژی. از منظر فلسفی اینکه تعیین کنیم چه کارهایی مصنوعی و چه کارهایی طبیعی هستند، به این سادگی نیست، اگر نگوییم محال است.
برای مثال فرض کنید انسانهای اولیه که با تغییرات ناچیز در اجسام طبیعی، ابزار ساده میساختند هم باید محکوم کنیم که چرا در طبیعت دست برده و تغییراتی به نفع خود ایجاد میکردند. زیرا اگر هرگونه تغییر و دستکاری در طبیعت را به قصد تسهیل زیست بشر محکوم کنیم، در این صورت ساختنِ ابزارآلات ابتدایی توسط انسانهای غارنشین نیز محکوم است و در نتیجه هرگونه تلاش برای بقا هم محکوم میشود. بدیهیست که چنین ادعایی باطل خواهد بود . اگر در پاسخ به این مثال، منتقدان مدعی باشند که نه ابزارآلات ابتدایی بلکه پیشرفت تکنولوژیهای امروزین بیش ازحد بوده و خطاست. باز در این صورت دچار مشکل خواهیم بود چون باید تعیین شود مرز میان «تکنولوژی موجه» و «تکنولوژی ناموجه» کجاست؟ مثلاً اگر ما از انقلاب صنعتی به بعد را ناموجه بدانیم، دلیل ما چیست؟ چون گفتیم که حتی ساختن یک ابزار ساده مثل نیزه و چرخ سنگی هم تکنولوژی محسوب میشود.
این نقد چندان منطقی و مستدل به نظر نمیرسد. اما یکی از انتقاداتِ قابل دفاع یا مستدلتر، آسیب به طبیعت و محیط زیست است.
یک استدلال ساده که در یک جمله میتوان خلاصه کرد:
” پیشرفت نامحدود، با منابع محدود، محکوم به شکست خواهد بود.”
بشر برای پیشرفت خود، نهایتی قائل نشده و این بدان معناست که به سمت پیشرفت نامحدود در حرکت است. از سویی ما میدانیم که منابع ما، مثلاً سوخت فسیلی و تمام انرژی که طبیعت در اختیار ما قرار داده، محدود است. این نشان از یک بحران قطعی در آینده بشر دارد.
شاید برخی در پاسخ به این ایراد مدعی شوند که تنها امیدی که بشر میتواند داشته باشد، دستیابی به یک راه حل از طریق خود پیشرفت تکنولوژی است، اما این پاسخ نیز چندان پاسخ درخور و قابل اعتنایی محسوب نمیشود زیرا از طرفی خود این پیشرفتها موجب این بحران شده و خواهد شد و از طرف دیگر هیچ شواهدی تاکنون دال بر این امیدواری نیست.
آرین رسولی
عالی بود آرین