کرونا ، اهمیت ترویج علوم و شبه علم زدایی
کرونا ، اهمیت ترویج علوم و شبه علم زدایی
با شیوع همه گیری کرونا در جهان اهمیت علم و ترویج علم، خرافه زدایی، شناخت و رد ادعاهای شبه علمی بیشتر از قبل روشن شد.
شاید تا پیش از این هنگامی که جامعه با مروجان علم روبرو میشد، این فعالیت ها را نوعی فعالیت حاشیهای تلقی میکرد، اما امروز قطعاً برای عموم مردم، یکی از مهمترین اخبار و مطالبی که اهمیت پیدا کرده، آگاهی در مورد اخبار و توصیههای علمی است.
به محض شیوع کرونا در کشور ما، ادعاهای شبه علمی در پزشکی-مثل درمانهای جایگزین، روغن بنفشه و غیره- نیز برجسته شد. علاوه بر این، توهمات توطئه و صدها ادعای ریز و درشتِ شبه علمی نیز پا به پای کرونا شیوع پیدا کرد و همچنان ادامه دارد. بنابراین چون این مسائل با جان افراد سروکار داشته، رفته رفته اهمیت ترویج علم و شبه علم زدایی نزد جامعه نیز افزایش یافت، زیرا همواره در این وضعیتهای بحرانی است که بشر نیاز جدی خود به علم و دانش را جدی میگیرد.
بسیاری از کسانی که موضوعات دیگری همچون اقتصاد را جدیتر و مهمتر از هر چیز دیگری از جمله پیشرفت و ترویج علم میدانستند، اکنون با ضربههای کمنظیری که کرونا به اقتصاد جهانی زده، شاید کمی هشیارتر شده باشند. ویروسی که جز از راه علم و آگاهیِ جوامع از مسائل علمی راه حل دیگری ندارد.
اما معضل دیگری که در این رابطه وجود دارد ترویج ناموجهِ علم است. یعنی از طرفی در جوامعی مثل ما مروجان علم بسیار کمیاب و به تعبیری نایاب هستند و از طرف دیگر همین تعداد ناچیزی که در قالب ترویج علم و خرافه زدایی و شبه علم زدایی فعالند، خودشان نیازمند آگاهی هستند. تقریباً تمام آنها بدون کمترین تخصصی وارد حریمهای تخصصی میشوند و یا نگاه ایدئولوژیک و عقیدهمحور به علم دارند که در تضاد بنیادین با خود علم میباشد. این اشکالات تنها مشتی از خروارها نقدی است که به مروجان علم وارد است.
پسا کرونا
این روزها دائماً سخن از جهان پساکرونا است. اینکه اگر جهان کرونا را پشت سر گذاشت، چه تغییراتی حاصل میشود؟ حجم زیادی از تحلیل ها را در این باب شاهدیم و هر کسی تحلیل خاص خود را مطرح میکند.
اما با اینکه، امروز نیاز مبرم و جدی به ترویج علم ملموستر شده نمیتوان امیدوار بود که اگر دنیا به پساکرونا عزیمت کند، تغییرات اساسی و بنایدینی در جهانبینی بشر به مسائل مختلف حاصل شود.
شاید در همین نگاه به علم یا بهداشت و مسائل جزئی در فرهنگها تغییرات اندکی حاصل شود،ولی این تصور که جهانبینی یا فرهنگ های بشری یکدفعه دچار تحولی شگرف و بنیادی خواهد شد، کاملاً غیرمنطقی و به دور از واقعبینی است.
تاریخ بشر بارها نشان داده که اتفاقاتی از این دست، تحولات عمیقی در طرز نگاه و بینش بشر چندان ایجاد نکرده است. از اپیدمیهای مشابه، مثل آنفولانزا، طاعون، وبا گرفته تا دیگر وقایع طبیعی، همگی یا تاثیرات عمیقی نداشتند یا تنها تحولاتی جزئی در دراز مدت ایجاد کردند. این تاثیرات کمابیش مثل هر واقعهٔ دیگری در جهانبینی بشر اثرات اندکی داشتند. بنابراین حتی شاید این اثراتی که امروز کرونا در اهمیت دادن ناچیز به علم (و دیگر تاثیرات) ایجاد میکند نیز موقتی باشد و در جهان پساکرونا، برخلاف ادعای کسانی که از فروپاشیهای پارادایم فکری بشر و تحولات عظیم در نگرش بشر سخن میگویند، باز هم شاهد بازگشت به نگرش پیشین بشر باشیم. این تجربه نیز با تغییر چند نسل، همانند تجربه های پیشین دگرگونی عظیمی ایجاد نکند و تنها تلنگری به جهانبینی بشر باشد و بس.
آرین رسولی
مطالب مرتبط
کروناویروس همان چیزی است که هنگام نادیده گرفتن علم بدست میآورید