مکتب ملطی ؛ تالس آنکسیمندر و آنکسیمنس
مکتب ملطی ؛ تالس آنکسیمندر و آنکسیمنس
ملطی مکتبی فلسفی یا به تعبیری قدیمی ترین مکتب فلسفی در یونان باستان است. این مکتب در قرن ششم پیش از میلاد، در ملط یکی از شهرهای ایونیه بود که سه فیلسوف برجسته آن یعنی تالس ، آنکسیمندر و آنکسیمنس، اهل این شهر بودند. از آنجایی که اندیشه های این فلاسفه بیشتر جنبه طبیعی داشت تا متافیزیکی، مورخان علم و کیهان شناسی اغلب از آنان بعنوان نخستین اندیشمندان که به طبیعت و کیهان طبیعی پرداختند یاد میکنند.
گرچه کیهان شناسی چه در لغت و چه در کارکرد در دوران پیشامدرن با امروز متفاوت است، اما به هرحال آنها به کیهان نظر داشتند و برای توضیح کیهان تلاش میکردند.اندیشهٔ این فیلسوفان بیشتر طبیعی بود . هر کدام از آنان میکوشید تا اصطلاحاً ”مادةالمواد” را کشف و تبیین کند؛ یعنی ماده ای که تمام کیهان بر پایه آن تشکیل شده است. اما در این باب اجماع دقیقی نداشتند.
برای مثال تالس معتقد بود که آب مادةالمواد است و همه چیز از آب پدید آمده و گمان میکرد که زمین بر روی آب استوار شده است. ارسطو در معرفی این فلاسفه گفته بود پیش از تالس برخی از مردم به آب اهمیت زیادی میدادند، اما تالس این ادعا را بطور کامل در فلسفه مطرح کرد.
بسیاری از مورخان و اندیشمندان از جمله خود ارسطو تالس را نخستین فیلسوف و حتی دانشمند میدانند.تالس همچنین سعی کرد تا در نجوم و ریاضیات اثراتی از خود بجا بگذارد. روایت تاریخیِ مشهوری از پیشبینی خورشید گرفتگی توسط تالس وجود دارد. او همچنین یک تقویم نجومی ارائه داد و برای تعیین خط سیر کشتیها از رصد دب اصغر استفاده کرد.
در دنیای ریاضی نیز، قضیه معروفی به اسم ” قضیه تالس ” را او مطرح کرد . علاوه بر این چندین فعالیت نجومی از جمله محاسبه اهرام مصر با توجه به سایه آنها به وی نسبت داده میشود.
فیلسوف دیگر مکتب ملطی، آنکسیمندر آب را مادةالمواد نمیدانست؛ و برای اینکه ثابت کند این فرض غلط است، چنین استدلال میکرد: اگر یکی از چهار عنصر آب، آتش، هوا و خاک عنصر اصلی بود، عناصر دیگر را تسخیر میکرد و این عناصر مخالف یکدیگر هستند: هوا سرد، آب مرطوب، خاک خشک، و آتش گرم است؛ بنابراین مادةالمواد باید خنثی باشد، نه یکی از این عناصر چهارگانه.
اما آنکسیمنس، سومین و آخرین فیلسوف برجستهٔ ملطی، بر خلاف تالس و آنکسیمندر معتقد بود که هوا مادةالمواد است. او آتش هوای رقیق شده، آب هوای متراکم شده و خاک را تراکم مضاعف هوا نسبت به آب میدانست.
این مورد تنها اختلاف موجود میان این فلاسفه نبود.اما علیرغم اختلافات زیاد، به باور ارسطو و دیگران، میان این فلاسفه در موضوعات مختلف بقدری اجماع و توافق وجود داشت که آنها را زیر چتر یک مکتب بدانیم.
آرین رسولی
کانال تلگرام:
arian_xboy@
منابع
: فردریک کاپلستون، تاریخ فلسفه، انتشارات علمی و فرهنگی، جلد یک: یونان و روم
رجینالد هالینگ دیل، تاریخ فلسفه غرب، ترجمهٔ عبدالحسین آذرنگ، تهران: انتشارات ققنوسstanford, philosophy