قانع شدن از ویژگیهای مهم عقلانیت
قانع شدن از ویژگیهای مهم عقلانیت
معمولاً هرکسی در هر موضع و باوری که هست، اعتقاد دارد که باور او عقلانی است. در تضارب آراء و مناقشات میان باورها و نظرات مختلف، کمتر کسی ادعا میکند که باور و ادعاهای او با عقلانیت سروکاری نداردـ(به جز برخی عقاید که به طرز علنی معتقدند به کل عقلانیت راه به جایی نمیبرد.)
در این صورت ما نیازمند معیارهایی برای عقلانی بود ادعاها هستیم. میتوان به درستی معیارهایی مثل ابتناء ادعاها بر استدلال منطقی و یا تجربه و علم را برشمرد، اما یکی دیگر از معیارهایی که میتواند ما را در شناسایی عقلانیت همراهی کند، قانع شدن است.
همه مدعیِ عقلانی بودن هستند، اما کمتر کسی را میتوان سراغ گرفت که در موضوعات مختلف، حتی جزئیات باورهای خود، در برابر استدلالهای محکم، معتبر و متقن قانع شود.
یکی از ویژگیهای تشخیص عقلانیت قانع شدن بر اساس جستجو و رویارویی با استدلالهای معتبر است. اینکه چقدر تجربهٔ دست کشیدن از نظرات پیشین خود را داشتهایم و با نظرات جدیدی همراه شدیم؟
این قانع نشدن و جزم انذیشی در برابر اسندلالهای مخالف، متاسفانه در میان اهل نظر بیش از عوام پیدا میشود!
برای مثال ما تقریباً با قطعیت میتوانیم ادعا کنیم که فلان بحثی که قرار است در آینده بین دو فرد که مدعی اندیشهورزی هستند، به قانع شدنِ هیچکدام نمیانجامد.
این در حالیست که اوج شکوه عقلانیت که پس از دنیای مدرن دائماً بازگو میشود، گشودگی به نظرات مختلف و رد نظرات ضعیف و بی اساس خودمان است. البته نگاهِ معکوسِ انسانها،اعم از اندیشمندان و افراد عادی نیز در این امر بی اثر نیست.
سالهاست، حتی اندیشمندانی که ما را به گشودگی و انعطاف در عقایدمان دعوت کردهاند، در عبارات خود، عقاید مخالف را طوری به تصویر کشیدهاند که طبیعیست که مخالفت با ما آزار دهنده باشد. مثلاً گفتهاند نظراتی که شما را آزار میدهند، بهتر از نظراتی است که موجب تأیید بی اساسِ شما شوند. اما شاید بهتر بود بر این امر تأکید میشد که اصلاً چه لزومی دارد که عقاید و نظرات مخالف، ما را آزار دهد؟ اگر نظری مستدل و متقن بود، باید پذیرفت و دلیلی بر رنجیدن ما نیست، اگر هم این نظر غیرمنطقی بود، بازهم دلیلی بر رنجش خاطر ما نیست. به جز موارد مشخصی که نظرات مخالف ما به یک عملی علیه ما بدل میشود، ما یاد گرفتهایم که در باب هر مخالفتی باید وارد مبارزه شد و در عین حال داعیهٔ خردورزی داریم!
بنابراین تنها راه تشخیص این امر که چقدر مشی عقلانی در پیش گرفتهایم، مرورِ واکنشهای ما و قانع شدنهای ما در برابر نظرات مستدل و معتبر مخالفان ماست. برای مثال ببینیم تاکنون چندبار حاضر شدیم نظرات مهم خود را تغییر دهیم و ادلّه ی مخالف خود را پذیرفتهایم. این بدان معنا نیست که هر ادعایی مطرح شد بدون نگاه انتقادی بپذیریم، بلکه به این معناست که نگاه انتقادی به باورهای خودمان هم ضروریست، و نه فقط به باورهای دیگران.
پ. ن: این یادداشت کوتاه، تنها یک تلنگر شخصی و مختصر است و برای بررسی تمام ویژگیهای عقلانیت، نیازمند بحث وسیعی هستیم که در جای خود باید به آن پرداخت.
آرین رسولی پژوهشگر فلسفه ، کیهان شناس
اعتبارسنجی مطالب ؛ چگونه اعتبار ادعاها را در تمام زمینه ها (علمی و غیر علمی) تشخیص دهیم؟ [بخش اول]