آیا اقتصاد همان طالع بینی جدید است

طالع بینی جدید

اقتصاددانان با بدست آوردن مدل‌های ریاضی ، اقتصاد را به یک شبه علم پردرآمد تبدیل کردند!

از زمان بحران مالی سال 2008 ، دانشکده ها و دانشگاه ها برای شناسایی رشته‌های اساسی و حذف بقیه ، با فشارهای بیشتری روبرو شده‌اند. در سال 2009 ، دانشگاه ایالتی واشینگتن اعلام کرد که گروه تئاتر و رقص ، گروه جامعه شناسی و جامعه شناسی روستایی و ارشد آلمانی را کنار می‌گذارد – در همان سالی که دانشگاه لوئیزیانا در لافایت فلسفه را کنار گذاشت. در سال 2012 ، دانشگاه اموری در آتلانتا بخش هنرهای تجسمی و برنامه روزنامه‌نگاری خود را حذف کرد. این محدودیت ها محدود به علوم انسانی نیست: در سال 2011 تگزاس اعلام كرد كه تقریباً نیمی از برنامه های عمومی فیزیک در مقطع كارشناسی را حذف می‌کند. حتی هنگامی که کاهش چشمگیری وجود ندارد ، حقوق دانشکده ها و بودجه دپارتمان‌ها کاهش یافته است.

اما با وجود کمبود بودجه ، این یک بازار خوب برای اقتصاددانان دانشگاهی است. براساس یک مطالعه جامعه‌شناختی سال 2015 درژورنال Economic Perspectives(چشم انداز اقتصادی ) حقوق متوسط ​​معلمان اقتصاد در سال 2012 به 103000 دلار افزایش یافته است – نزدیک به 30 هزار دلار بیشتر از جامعه شناسان. برای 10 درصد از اقتصاددانان برتر ، این رقم به 160،000 دلار می‌رسد ، بالاتر از رشته های سودآور بعدی آکادمیک – مهندسی. این آمار ، تأکید می‌کند که نویسندگان این مطالعه ، منابع دیگرِ درآمد، مانند هزینهٔ مشاوره برای بانک‌ها و صندوق‌های تامینی را شامل نمی‌شود ، همانطور که بسیاری از مستندInside Job آموخته‌اند ، اغلب قابل توجه هستند. بن برنانک ، اقتصاددان سابق دانشگاهی و رئیس سابق فدرال رزرو ، برای یك واحد 200،000 تا 400000 دلار درآمد دارد.

اقتصاددانان برخلاف مهندسان و شیمی‌دانان ، برای توجیه ارزشمند بودن رشته خود نمی‌توانند به اشیاء بتونی، تلفن‌های همراه و پلاستیک اشاره کنند. و در مورد اقتصاد مالی و اقتصاد کلان ، آنها نمی‌توانند به قدرت پیش‌بینی نظریه‌های خود اشاره کنند. صندوق های پرچین ، اقتصاددانان متفاوتی را به کار می‌گیرند که دستورالعمل هزینه های اصلی را می‌دهند ، اما به طور معمول صندوق‌های شاخص را تحت الشعاع قرار می‌دهند. هشت سال پیش ، وارن بافت شرط 10 ساله و 1 میلیون دلاری گذاشت که مجموعه‌ای از صندوق‌های تامینی را به S&P 500 می‌رساند، و به نظر می رسد او قصد دارد جمع کند. در سال 1998 ، یک صندوق که مشاوران آن، دو برنده جایزه نوبل بودند، تقریباً باعث ایجاد بحران مالی جهانی شد.

عدم موفقیت در زمینه پیش‌بینی بحران سال 2008 نیز به خوبی اثبات شده است. به عنوان مثال ، در سال 2003 تنها پنج سال قبل از ركود بزرگ ، برنده جایزه نوبل ، رابرت لوكاس جونیور ، به انجمن اقتصادی آمریكا گفت كه “اقتصاد كلان موفق شده است : مسئله اصلی آن در پیشگیری از بحران حل شده است.” پیش‌بینی‌های کوتاه مدت بسیار بهتر است – به عنوان مثال ، در آوریل 2014 ،نظرسنجی از 67 اقتصاددان 100 درصد اجماع به دست آورد که: نرخ بهره طی شش ماه آینده افزایش می یابد. در عوض ، سقوط زیادی رخ داد.(برعکس پیش‌بینی‌ها)

با این وجود ، بررسی‌ها نشان می‌دهد که اقتصاددانان رشته خود را “علمی‌ترین علوم اجتماعی” می‌دانند. اساس این ایمان جمعی که توسط دانشگاه‌ها ، رؤسای جمهور و میلیاردرها مشترک است ، چیست؟ آیا افراد موفق و قدرتمند اولین کسی نیستند که ارزش مبالغه آمیز یک رشته را می‌دانند و کمترین هزینه را برای آن می پردازند؟

در دنیای فرضی بازارهای منطقی- جایی که بخش عمده‌ای از نظریه اقتصادی در آن قرار دارد- شاید. اما تاریخ دنیای واقعی داستانی متفاوت را ارائه می‌دهد ، مدل‌های ریاضی که عموم مردم به عنوان علم و دانش خریدار آنها هستند و دقت تجربی در معادلات ظریف را اشتباه می‌گیرند.

به عنوان یک مثال افراطی ، موفقیت خارق العادهٔ ااونجلین آدماز( Evangeline Adams ) طالع‌بین (آسترولوژ) قرن بیستم را در نظر داشته باشید ، که مشتریان وی شامل رئیس جمهور، بیمه ، دو رئیس بورس اوراق بهادار نیویورک ، چارلز شوآ ، استاد بزرگ صنعت فولاد، جی پی مورگان بانک‌دار و … بودند. 

برای درک این موضوع که چرا آنها با آدامز درمورد بازار مشورت می‌کردند ، لازم است به یاد بیاوریم که طالع‌بینی ( آسترولوژی، طالع بینی طبق موقعیت ستارگان) قبلاً یک رشته فنی بوده و به داده‌های نجومی و تسلط بر فرمولهای تخصصی ریاضی نیاز دارد. 

در حقیقت “طالع‌بین (آسترولوژر) در فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد تعریف دومی از “ریاضیدان” است.
برای قرن‌ها ، نقشه‌برداری از ستارگان کار ریاضیدانان بود ، شغلی که با اعتقاد گسترده مبنی بر تأثیر موقعیت ستارگان و راهنمایی از این طریق برای امور زمینی همراه بود. بهترین طالع‌بینی، بهترین نجوم را هم می‌طلبید و بهترین نجوم توسط ریاضیدانان انجام می‌شد.

در حقیقت ، وقتی آدامز در سال 1914 به دلیل نقض قانون نیویورک علیه طالع‌بینی دستگیر شد ، این ریاضیات بود که سرانجام او را تبرئه کرد. در طول محاکمه ، کلارک جردن ، وکیل او بر روی ریاضیات تأکید کرد تا عملکرد موکل خود را از خرافات متمایز کند و آسترولوژی (طالع‌بینی بر اساس موقعیت ستارگان) را “یک علم ریاضی یا دقیق” خواند. آدامز خودش این روش علمی را با خواندن نمودار نجومی نشان داد. قاضی تحت تأثیر قرار گرفت. به گفته قاضی: شاکی “فرایند ریاضی” را طی کرده تا به نتیجه گیری‌های خود برسد … من راضی هستم که عنصر کلاهبرداری … در اینجا وجود ندارد..!

نیروی مسحور کنندهٔ ریاضیات، چشم قاضی و مشتریان معتبر آدامز را به این واقعیت که آسترولوژی به یک فرضیه بسیار غیرعلمی متکی است ، نابینا کرده است که موقعیت ستارگان ویژگی های شخصیتی و امور انسانی مانند اقتصاد را پیش بینی نمی‌کند. این نیروی دلربا(ریاضی) است که محبوبیت ماندگار طالع‌بینیِ مالی (کنایه به شباهت اقتصاد به طالع‌بینی در بهره برداری از ریاضی برای پوشش خود) را حتی تا امروز توضیح می‌دهد. مورخ كلی هوران از مؤسسه فناوری ماساچوست برای من توضیح داد كه چگونه فناوری محاسباتی باعث شد كه طالع‌بینیِ مالی در دهه 1970 و 80 شکوفا شود. هوران گفت: “در دنیای امور مالی ، همیشه یک جریان خرافی و شبه معنوی برای یافتن معنا در بازارها وجود دارد.” 

“تحلیلگران فنی در بانک‌های بزرگ ، در تلاشند تا الگوهای رفتاری در بازارهای گذشته را پیدا کنند ، بنابراین برای آنها مهم نیست که به سمت طالع بینی بروند.” ( 2000 ، USA Today به نقل از رابین گریفیتز)

درنهایت ، مسئله پرستش مدل‌های ستارگان نیست ، بلکه پیرویِ غیرموجه از زبانی است که برای الگوبرداری از آن استفاده می‌شود ، و در هیچ کجا این شایع‌تر از اقتصاد نیست. 

پول رامر ، اقتصاددان دانشگاه نیویورک اخیراً توجه خود را به موضوعی که او “mathiness” (اصطلاحی که اخیرا پل رامر برای بکارگیری ناموجه از ریاضیات ابداع کرده است.به نوعی بکارگیری ریاضیات، برای تظاهر به علمی بودنِ یک نظریه) نامیده، جلب کرده است. ابتدا درمقاله “ریاضیات در تئوری رشد اقتصادی” (2015) و سپس در یک سری از پست های وبلاگ. رومر معتقد است که اقتصاد کلان ، گرفتار ریاضیات ، همانطور که باید، به شکل علمی پیشرفت نمی‌کند ، و این بحث و تبادل نظر بین اقتصاددانان را با بحث. میان کسانی که در قرن شانزدهم طرفدار زمین مرکزی بودند مقایسه می‌کند . او اعتراف می کند که ریاضیات می تواند به اقتصاددانان کمک کند تا تفکر و استدلال خود را روشن کنند. اما وجود ریاضیات در همه جای اقتصاد نیز دارای نکاتی جدی است: مانعی بزرگ برای کسانی که می‌خواهند در گفتگوی حرفه‌ای شرکت کنند و بررسی کار را بیش از حد دشوار می‌کند.

رومر برای من توضیح داد: “من به این نتیجه رسیده‌ام كه ​​باید تعصب محكمی علیه استفاده از ریاضی وجود داشته باشد.” 

“اگر کسی می‌آمد و می‌گفت:” ببین، من این بینش در حال تغییر در مورد زمین را در مورد اقتصاد هم دارم ، اما تنها راهی که می توانم آن را بیان کنم استفاده از کلمات زبان لاتینی است “، ما می‌گفتیم برو به جهنم ، مگر اینکه آنها می‌توانستند ما را متقاعد کنند که واقعاً ضروری است. بار اثبات بر دوش آنهاست.

با این حال ، اکنون ، به نفع استفاده از ریاضیات ، تعصبات گسترده‌ای وجود دارد. موفقیت ریاضی در رشته‌های سنگین مانند فیزیک و شیمی به فرمول‌های ریاضی نیروی معتبر تعیین کننده اعطا کرده است. 

لرد کلوین ، فیزیکدان و ریاضیدان قرن نوزدهم ، این وسواس را به این شکل بیان کرد:

”وقتی می توانید آنچه را که در مورد آن صحبت می‌کنید اندازه گیری کنید و آن را به صورت عدد بیان کنید ، چیزی در مورد آن می‌دانید ؛ اما هنگامی که شما نمی‌توانید آن را به صورت اعداد بسنجید ، دانش شما به اندازهٔ ناچیزی رضایت‌بخش است.”

مشکلی که در این گفته کلوین وجود دارد این است که اندازه‌گیری و ریاضیات وضعیت علم را تضمین نمی‌کنند – آنها فقط ظاهر علم را تضمین می‌کنند. 
هنگامی که پیش‌فرض ها یا نتیجه‌گیری‌های یک نظریه علمی پوچ یا صرفاً نادرست است ، باید این نظریه مورد سؤال قرار گیرد و در نهایت ابطال شود. 

با این حال در حال حاضر از ضعف‌های نظریات اقتصاد بخاطر اقتدار ریاضیات چشم پوشی می‌شود و نظریه‌ها به اندازه کافی ارزیابی و بررسی نشده‌اند.

رومر اولین کسی نیست که به نقد ریاضی پرداخته است. در سال 1886 ، مقاله ای ، اقتصاد را به سوء استفاده از زبان علوم فیزیکی برای پنهان كردن “پوچیِ در پشتِ پردهٔ فرمول های ریاضی” متهم كرد. 

اخیراً ، دو کتاب ادعا کرده‌اند که ریاضیات در نظریات اقتصادی ، به قول مک کلوزکی ، در درجه اول برای ارائه پیام «نگاه کنید که من چقدر علمی هستم.» به کار می‌رود.

برگردان: آرین رسولی پژوهشگر فلسفه ، کیهانشناس
کانال تلگرام

منبع:
https://aeon.co/essays/how-economists-rode-maths-to-become-our-era-s-astrologers

پ. ن: این مقاله چکیده‌ای تقریباً در حد نیمی از مقاله اصلی بود.

1 دیدگاه برای «آیا اقتصاد همان طالع بینی جدید است»

  • جولای 27, 2020 در t 3:15 ب.ظ
    Permalink

    عالی بود .با تشکر از جناب رسولی عزیز

    پاسخ دادن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *