توجه و سانسور کلیپ مبتذل
توجه و سانسور و کلیپ مبتذل
آلبر کامو جملهی جالبی دارد که میگوید ”سانسور همان چیزی را که نهی میکند به فریاد بلند اعلام میکند…”
این روزها بسیاری صحبت از سانسور و ابتذال در باب یک کلیپِ به زعم برخی ناهنجار میکنند.
در این مورد چند نکتهی مهم قابل توجه است. نخست اینکه ”سانسور یکی از بهترین روشهای تبلیغ بوده که تاکنون بشر اختراع کرده است.”
به عبارت دیگر اقدام به سانسور تناقضآمیز است و کسانی که امروز با وجود تجربهی تاریخی این پدیده همچنان سانسور را ابزاری برای حذف میدانند در جهل عمیقی بهسر میبرند.
نکته دوم اینکه همواره اعمال و یا سخنان هنجارشکن یا خزعبلات و چرندیات بیشتر از سخنان یا رفتارهای معقول و ارزشمند مورد توجه جامعه قرار میگیرد. چون انتقاد از سخن یا رفتاری که نابجا و غیرمعقول یا هنجارشکن باشد بسیار ساده است و در جامعهای که همه خود را واجد اظهار نظر و انتقاد میدانند اما هیچ تلاشی برای شایستگی اظهار نظر نکردهاند، بهترین گزینهی اظهار نظر همین رفتارها یا سخنان مبتذل، غیر معقول و ضعیف است.
سپس واکنشهای اولیه خود نیز به واکتشهای ثانویه و همینطور گستردگی بیشتر واکنشها میشود. درنتیجه یک عمل یا سخن جاهلانه به شکل مضاعف و گسترده مورد توجه قرار میگیرد در حالی که عقل حکم میکند که هرچه سخن یا رفتاری جاهلانهتر یا مبتذل و بیارزشتر(یا ضد ارزش) بود، بیشتر با بیاعتنایی مواجه شود.
نکته سوم اینکه «توجه» در دنیای امروز یکی از بیشترین خدماتی است که به یک شخص یا سخن یا اثر او میتوان عرضه کرد. هربرت سایمون اولین کسی بود که به ارزش توجه ،توجه کرد.او میگفت: در جهان سرشار از اطلاعات ، کثرت اطلاعات ، به معنای کمبود مصرف کنندهی اطلاعات است. غنای اطلاعات موجب فقر توجه می شود .
مایکل گولد هابر نیز توجه را در کنار پول صنعتی و پول اعتباری قرار می دهد.(در اینباره پیشتر مطلبی تحت عنوان اقتصاد توجه توضیح مختصری دادهام.)
نکته چهارم اینکه جامعه ما همچنان با توجه منحرف خود مشغول خدمترسانیِ شبانهروزی خود به ابتذال، چرندیات و نازلترین کنشها و افراد است. یک روز شخصی با گفتن مضحکترین و غیرمنطقیترین جملات، این توجهی که ارزش آن برابر با ثروت عظیمی است را جلب میکند و روز دیگر همین ثروت عظیم به جیب صاحب یک موزیکویدئو سرازیر میشود. در این بین تنها چیزی که اهمیت ندارد این است که توجه شما انتقادی باشد یا در دفاع از آنها. تنها چیزی که اهمیت دارد خود «توجه» است و نه شکل و محتوای توجه.
نکته آخر اینکه بسیاری از این اتفاقات ناشی از درک چند کلمه است«به من چه» و «به تو چه». هر چندوقت یکبار ما واکنشهای وسیعی را به برخی از پدیدهها شاهدیم که همگی از این حقیقت ناشی میشوند که هنوز جامعه به درک «به من چه» و «به تو چه» نرسیده است و فرسنگها با درک این چند کلمهی ساده فاصله دارد، چه برسد به درک مسائل عمیقتر فرهنگی.
آرین رسولی
پ. ن:
متن «ایدههای نامعقول و افراطی بیشتر مورد توجه قرار میگیرند»
بسیار زیبا توضیح داده،
بویژه، در مورد، کثرت اطلاعات که باعث، فقر توجه و آگاهی میشود ،
اما من فکر میکنم!.. همون بنگاههای بزرگ، جمع آوری ثروت دنیا!!
به نوعی ، تلاش میکنندکه در حد ممکن ، جلوی رشد
آگاهی جوامع را بگیدند، چون اگر کل مردم دنیا، به آگاهی بالنده برسند..دکانشان تخته میشود