چاکرا ها ، از یوگا تا طب سوزنی و درمان های مختلف شبه علمی

چاکرا ها ، از یوگا تا طب سوزنی و درمان های مختلف شبه علمی



چندان لازم نیست توضیح دهیم که یوگا چیست. یوگا یک تمرین و ورزشی است که به جسم و ذهن می‌پردازد و در هند ، و توسط  هندوها به وجود آمد. ریشه یابی دقیق این ورزش که توسط چه شخصی و دقیقاً چگونه بوجود آمده کمابیش ناممکن است. چرا که تاریخ شکل‌گیری یوگا به سالهای بسیار دور برمی گردد.این واژه به معنای یگانگی است.
این نوع تمرین ها مشکلی ندارد، اما در واقع چیزی که ما در اینجا بدان می پردازیم و مشکل دارد حواشی یوگا و سنت های دیگریست که چیزی بیش از یک تمرین و ورزش هستند. افسانه های متعددی که ریشه در معنویاتی وابسته به اساطیر منسوخ دارند. به این معنا که تلاش می کنند از اساطیری که تنها ارزشی ادبی و داستانی دارند ، ادعاهایی باطل و علمی رواج دهند و بدین ترتیب در دستهٔ شبه علم قرار می گیرند.
این یک معضل واقعیست ، زیرا افراد زیادی در دنیا وجود دارند که تصور میکنند این جنبه معنوی/مذهبی یوگا یا نظیر یوگا مثل درمان هایی که در ادامه به آنها خواهم پرداخت ریشه در علم دارند. به عبارت دیگر این ادعاها جنبه های شبه علمی بسیار برجسته ای دارند.
وجه اصلی این ادعاها اعتقاد به هفت مرکز انرژی در حال چرخش انرژی در بدن به نام چاکرا است. منشأ این ایده از متون هندو گرفته شده است. چاکرا در آیین هندو به مراکز “واهی و مبهم” انرژی در بدن انسان گفته می‌شود. به باور آنها چاکرا یا شاکرا در تمام موجودات زنده‌ اعم از گیاهان و جانوران وجود دارد. این چاکراها منابع انرژی هایی هستند که هیچ وجود خارجی ای ندارند. چاکرا  واژه‌ای  سانسکریت به معنای چرخ یا چرخش است. چاکراها یا مراکز انرژی خیالی در حال چرخش هستند.
این چاکراها هفت نوع هستند؛
۱- چاکرای ساهاسرارا یا تاج سر (Crown chakra – Sahasrara) 

۲- چاکرای آجنا(ajna) یا پیشانی یا چشم سوم  (پیش تر در مطلبی دیگر به چشم سوم اشاره کرده ام) است.
۳- چاکرای گلو یا ویشودها (Throat chakra- Vishuddha – Vishuddhi) 
۴- چاکرای قلب یا عشق الهی -آنا هاتا (Heart chakra – Anahata) 
۵- چاکرای شبکه خورشیدی یا چاکرای شبکه عصبی زیر معده -مانی پورا (Solar plexus chakra – Manipura/Nabhi) 
۶- چاکرای کلیه یا سواد هیستانا ( Sacral chakra – Swadhisthana )
۷- چاکرای تکیه گاه (چاکرای ریشه یا پایه ستون فقرات، مولادهارا (Base chakra – Muladhara – Root chakra) 

این هفت چاکرا طبق سنت ها و ایده های شبه علمی و خرافی مختلف، هرکدام در بدن ما مسئولیتی دارند. از مغز و قلب گرفته تا کلیه و دیگر اعضای بدن. طبق ادعاهای مروجان شبه علمی این چاکراها هرکدام مراکز “انرژی” هستند. بله “انرژی” ، این واژه ی کاملاً علمی و فیزیکی ، اما مورد بهره برداری های دائم و همیشگی در شبه علم و خرافات.


انرژی و برداشت های بیجا از این واژه


انرژی در فیزیک همان توانایی انجام کار (کارمایه) یا توانایی تغییر یا به حرکت درآوردن ماده توصیف می شود و قابل اندازه گیری است. به عبارتی مقدار انرژی یک چیز ، ظرفیت آن چیز برای انجام کار است. انرژی هیچوقت از بین نمی رود و ایجاد هم نمی شود، بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شود. انرژی جنبشی ، پتانسیل، شیمیایی ، حرارتی ، الکترومغناطیس و هسته ای ، انواع انرژی هستند.
این توضیح برای آشنایی ابتدایی با انرژیست. پدیده ای که افراد بی اطلاع ، دائماً گرفتار عدم شناخت آن شده و به دام ادعاهای غلط اهالی شبه علم می افتند. اینکه انرژی قابل اندازه گیریست و در همه جا وجود دارد، امکان ساده ای را نشان می دهد که هر کس مدعی اثرات انرژی به صورتی غیرقابل مشاهده و آزمون را داشت، ادعای او را باطل بدانیم. انر’ی در همه جا وجود دارد و دائما در در دنیای پیرامون ما در گردش است، پس این مدعا که چاکراها مراکز انرژی های در چرخش هستند به چه معناست؟ تمامی اجرام دارای میزانی از انرژی هستند . آیا این انرژی با حرکت های خاصی تغییر می کند؟ بله . اجسام دارای یک ویژگی کمّی به نام انرژی هستند و هر جسمی این ویژگی را دارد.
حال باید ببینیم ، چیزی غیر از آنچیزی که در فیزیک از انرژی میشناسیم وجود دارد یا خیر؟ آیا چیزی غیر فیزیکی موثر بر انرژی وجود دارد؟ خیر . اگر چیزی غیر فیزیکی بر انرژی اثر کند، تغییرات آن باید قابل اندازه گیری و شناخت باشد.
“اگر تغییرات مادی که بر حالت انرژی موثر است را کنار بگذاریم ، دیگر انرژی حتی معنای فیزیکی خودش را از دست خواهد داد.” در اینصورت نباید از واژه انرژی استفاده شود و مدعی باید اعلام کند که مراد او به کلی چیز دیگری غیر از انرژی است. اما چنانچه در باور به چاکرا و اثرات آن در باورهای سنتی و باستانی که ریشه در اساطیر دارند ادعا می شود؛ از سویی انرژی را به معنای فیزیکی بکار می برند و از سویی دیگر ادعایی می کنند مغایر با تعریف فیزیکی آن.
این موضوع یعنی عدم بکارگیری درست واژه انرژی، در بسیاری از ادعاهای دیگر نیز وجود دارد. همه آنها مرادی نادرست از انرژی دارند. گاهی بجای استفاده از اصطلاحاتی که معنای علمی ندارند و برای ادعاهای ماورایی که برای مخاطب قابل قبول نیست ، اصطلاح انرژی را بکار می برند تا ادعای آنها معتبر به نظر برسد. مخاطبان آنها نیز گاهی دچار خطا شده و آن را معتبر تصور کرده و می پذیرند. اما خطای رایج و تقریباً مبهمی که صورت میگیرد درست در همینجاست. بکارگیری انرژی برای هرگونه پدیده ای ماورایی و غیر فیزیکی، از اساس باطل است. در ادعاهایی که پدیده ای ماورای فیزیک ، یعنی غیر مادی ، مطرح می شود، دیگر انرژی معنا ندارد. این کمیت تنها و تنها در جایی معنا دارد که اجسام مادی بررسی شوند.اگر هم اجسام مادی را بررسی کنیم، دیگر نمی توان ادعا کرد پدیده ای مرتبط با اجسام و ماده، چه در بدن انسان و چه هر نقطه ای از فضا موثر است، اما قابل اندازه گیری یا آزمایش نیست. پس ادعاهایی نظیر چاکراها باید به وضوح و روشنی بارها و بارها مشاهده شده باشند و اگر چنین بود،امروزه در “درمان های علمی” نقشی اساسی ایفا می کردند. آیا چنین است؟ خیر. نه تنها آزمایش ها و مشاهدات متعددی از این نوع ادعاهای اساطیری وجود ندارد، بلکه هیچ اثری از این مشاهدات نیست.
اما عده ای که کمی رندی و خلاقی بیشتری به خرج می دهند ، ادعا می کنند این نوع انرژی ، انرژی ظریف یا انرژی وو هستند. این انرژی ، یک نوع انرژی خیالی است که مدعیان آن با ساده انگاری مطرح می کنند. این انرژی خیالی هم به قدری نیرومند است که می تواند اثرات درمانی را ایجاد کند ، هم بقدری ضعیف است که نمی توان آن را مورد آزمایش قرار داد! این انرژی مانند همان انرژی ارگون است که ویلهلم رایش مطرح می کرد. رایش که یک روانکاو مارکسیست-فرویدی بود، این اصطلاح را برای هر پدیده ای که نمی توانست توضیحی داشته باشد، یا او توضیح آن را نداشت ، استفاده می کرد. البته به سادگی می توان فهمید که این نوع استدلال ها چقدر سخیف و کودکانه هستند و مثلا ادعاهای رایش و انرژی ظریف علاوه بر ایرادات بدیهی و متعدد، یک مغالطه آشکار هم هست. (مغالطه توسل به جهل که در آن نادانسته های خود را با ادعای دلبخواه پر میکنند) از این نوع انرژی های خیالی و استدلال های مشابه این در درمان های جایگزین و شبه علمی مثل هومیوپاتی (پیش تر به آن پرداخته شده) و انواع دیگر آن هم استفاده می کنند. (کوانتوم وو و اسامی عجیب و غریب فریبکارانه)


درمان های جایگزین


اما ادعاهای درمانی مبتنی بر چاکراها یا باورهایی نظیر آن ، از این هم فراتر می رود.از نظر علمی ورزش هایی مثل یوگا نهایتاً تاثیرات روانی اندک و در کاهش استرس نقش دارند.اما نه بیشتر از آن. اینکه از این نوع تمرین ها و با تکیه بر عقاید اساطیری و باستانی ، بخواهیم درمان یا بهبودی خاصی حاصل کنیم، جز جهالت یا سواستفاده دلیل دیگری ندارد.به این نوع درمان ها تحت عنوان “درمان های جایگزین” ، که واژه ای است برای روش های شبه علمی در درمان ، یاد می شود.
در مورد یوگا و تاثیرات آن ، مبالغه ها و شایعات بسیاری مطرح است که همگی شبه علمی است. آریانا رابینوویچ با همکاری مربیان یوگا، کیم لین کندال و ملیسا گوتیرز در کتابی به رد اسطوره های پیرامون یوگا پرداخته است.(به فارسی ترجمه نشده است) در این کتاب آنها به خوبی به نکات شبه علمی پیرامون یوگا اشاره می کنند و اسطوره ها و مبالغه هایی که ریشه در عقاید باستانی ، سنتی و حتی شایعات جدید شبه علمی که در مورد یوگا وجود دارند را بررسی می کنند.علاوه بر این اکثر کسانی که در مورد یوگا، چاکرا و درمان های شبه علمی نظیر آن با ادعاهایی مواجه می شوند ، از عرفان هند و باورهای اساطیری پشت این ادعاها اطلاعی ندارند.


طب سوزنی


طب سوزنی یکی از درمان های جایگزین است که بر نوعی از باورهای سنتی متکی است. این درمان سنتی نیز مانند دیگر درمان ها و ادعاهای شبه علمی ، کارایی چندانی بیش از اثر دارونماها (placebo) ندارد. آزمون های متعددی درباره اثربخش بودن طب سوزنی صورت گرفته از جمله آزمون تاثیر طب سوزنی بر بهبود میگرن . اما نتیجه این آزمون نیز نشان داد که تاثیر معنادار و شواهد قابل قبولی برای کارایی طب سوزنی در درمان میگرن وجود ندارد. علیرغم عدم شواهد علمی کافی برای طب سوزنی، این روش درمانی همچنان رواج و شهرت بسیاری دارد.


رفلکسولوژی


رفلکسولوژی اعتقاد بر این است که ماساژ دادن نواحی خاص پا یا دست ها می تواند بیماری ها را درمان کرده یا “درد در سایر نقاط بدن” را تسکین دهد. برای تسکین درد یا رفع بیماری ، رفلکسولوژیست ها ناحیه پا را که مثلاً مربوط به بخشی از بدن است ، ماساژ می دهند. هیچ شواهد علمی قابل توجهی مبنی بر صحت این امر وجود ندارد.
رفلکسولوژی مبتنی بر این عقیده است که بدن انسان حاوی یک میدان انرژی به نام ” چی ” است. آنها ادعا می کنند از طریق تکنیک های رفلکسولوژی “انرژی زندگی”، “چی” را دستکاری می کنند. این ادعا هیچ مبنای علمی ای ندارد.
تحقیقات علمی و جامعی در مورد رفلکسولوژی صورت گرفته است و مهمترین آنها در دانشگاه های اکزتر و پلیموث انگلستان انجام شد. نتایج آنها توسط ادزارد ارنست منتشر شده و نشان داده شد رفلکسولوژی تاثیری در درمان بیماری ها ندارد.


کایروپراکتیک (Chiropractic)


کایروپراکتیک نوع دیگری از درمان های جایگزین است که ادعای درمان و تشخیص اختلالات  سیستم ماهیچه ای اسکلتی انسان ‌بویژه ستون مهره ها را دارد. علاوه بر این ، ادعاهای دیگری هم دارند.
کایروپراکتیک هم شاخه ای از علم پزشکی نیست و اشخاصی که در این حیطه مشغول هستند مدرک پزشکی نداشته و در دانشگاه‌ تحصیل نمی کنند . آنها در مؤسسات خود کایروپراکتیک دوره‌ می‌گذرانند و مدرک هم می گیرند.
تکنیک‌های کایروپراکتیک هیچ مبنای علمی ندارد و بدتر از آن روش‌های آن برای گردن خطرناک است .
از جمله سایر خطرات مربوط به پیچاندن‌های ناگهانی گردن که جزو تکنیک‌های مرسوم کایروپراکتیک می‌باشد، می‌توان به سکته مغزی بیانجامد. چنین تجربیات خطرناک و ناگواری رخ داده است.
برای مثال کریستی بدنباخ( Kristi Bedenbaugh ) جوان 24ساله ای بود که بر اثر کایروپراکتیک دچار سکته مغزی شد.

اوستئوپاتی یا استخوان درمانی


استخوان‌درمانی (Ostepathy) یک روش درمان جایگزین، بویژه در  آمریکاست که در نوزدهم توسط اندرو تیلور استیل، پزشک آمریکایی و بنیان‌گذار استخوان‌ درمانی وجود آمده‌است.
تمرکز این روش بر نقش اسکلت بدن و ماهیچه‌ها در درمان بیماری‌ هاست. این روش باور دارد تمامی دستگاه‌های بدن در پیوند با یکدیگر بوده و اگر در یکی از بخش‌های بدن مشکلی پدید بیاید عملکرد سایر اعضا را نیز دچار مشکل خواهد کرد.
آنها باور دارند برای درمان بیماری ‌ها باید در بدن تعادل ایجاد کرد و تنها با دستکاری در استخوان ها و ماهیچه های بیمار ، می توان بیماری را درمان کرد. تیلور استیل که مدرک پزشکی هم نداشتمعتقد بود که مثلاً مشکلی در مهره ها (به عنوان مثال ستون فقرات) باعث عواقب گسترده در بقيه بدن می شود.دانشگاه ملی علوم پزشکی (www.numss.com) و آکادمی ملی استئوپاتی (www.nationalacademyofosteopathy.com) رشته استئوپاتی را در ایران آموزش می‌دهند.
در این روش تلاش های زیادی انجام شده تا از شیوه های سنتی عبور کرده و پزشکی علمی نزدیک شود. اما همچنان پشتوانه علمی چندانی ندارد. در پژوهشی توسط جان سی لیکیاردون بر روی بیماران تحت عمل جراحی انجام گرفت ، نشان داده شد این روش تاثیری ندارد.
استیون سالزبرگ محقق دیگری بود که این روش را شبه علم و آن را روشی بی اثر که به ترویج ظالمانه شبه علم می پردازد ، دانست.
درمان های دیگر
درمان های متعدد دیگری بر پایه همان باورهای سنتی ، از انرژی های ظریف نامشخص ،وو ،چی و سایر اصطلاحات واهی و شبه علمی وجود دارند که در اینجا به تمام آنها نخواهیم پرداخت. (مثلاً درمان کرانیوساکرال)
مایکل شرمر نویسنده علمی در کتاب خود (The skeptical Encyclopedia of …pseudoscience) به درستی می نویسد : «هیچ ارتباط تایید شده ای بین آناتومی یا فیزیولوژی بدن انسان با سیستم چاکرا وجود ندارد.هیچ چیزی شبیه به انرژی چاکراها علیرغم حساسیت بالای ابزارهای مدرن ، تاکنون کشف نشده است.هیچ مطالعاتی نشان نمی دهد که چاکراها یا انرژی ها و نیروهایی که در اساطیر هندو باستان وجود داشته باشند.چاکراها و انرژی های آنها دقیقا همین است؛ اساطیر . آنها خارج از کلاس های هنری آزاد تدریس نخواهند شد. حتی بیشتر کلاس های هنری آزاد امروزه به وجود چیزهای غیرقابل اعتماد نمی پردازند. »

البته صرفنظر از حرف شرمر ، آگاهی اساطیر و داستان های تاریخی آنها، ادبیات باستانی و امثالهم ، در حدی که تنها دایره شناخت ما بر انسان و افکار تاریخی آن را دنبال کنیم مفید هستند. مشکل از جایی آغاز می شود که افرادی از مروجان این اندیشه های کهن ، آنها را وارد فضای کاربردی و علم امروز می کنند. نیاز به توضیح نیست که تا چه حد این اعمال آسیب خواهند داشت. در این مطلب نیز تنها به بخشی مختصر و کاملا کلی از این نوع روش های شبه علمی پرداخته شد. به جنبه های پزشکی و تخصصی مفصل آن،جز مواردی که از محققان و متخصصان آن رشته ها نقل شد، پرداخته نشد. هدف این مقاله این است که اگر هم کسی علاقه دارد تا از این روش ها استفاده کند، دست کم پیش از آن شناخت جامعی از اندیشه های پشت آن (که مجال پرداختن مفصل به آنها هم در اینجا فراهم نیست و در حد کلیاتی که عرضه شد ،از نظر نگارنده کفایت می کند) و ارزش و اعتبار آن ، بدست بیاورند. نه با صرف ادعای چند تن ، که یا خود گمراه و ناآشنا هستن یا بدنبال منافع، هرچیزی را بپذیرند.

#arian_x

آرین رسولی

منابع:

https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&url=https://thesmilingskeptic.wordpress.com/2012/04/06/yogis-dumber-than-the-average-people/amp/&ved=2ahUKEwia24yVgbnkAhWEAxAIHU3jDFYQFjAEegQIBBAB&usg=AOvVaw1K2TE3E0T-2UCx0ZBSefvP&ampcf=1



https://www.learning-mind.com/physics-behind-the-7-chakra-system-and-where-chakra-energy-comes-from/



https://smarterbodies.com/exposing-yoga-myths/



https://sciencebasedmedicine.org/acupuncture-for-migraine/



https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/21111551


https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Chiropractic&oldid=849900420


https://sciencebasedmedicine.org/chiropractic-and-stroke/


John C. Licciardonehttps://jaoa.org/Article.aspx?articleid=2092865


https://www.forbes.com/sites/sciencebiz/2010/10/27/osteopaths-versus-doctors/#6f4085851033


American science writer and editor in chief of Skeptic Magazine, Michael Shermer, says in his book The Skeptical Encyclopedia of Pseudoscience, “The chakra system
https://books.google.com/books?id=Gr4snwg7iaEC&pg=PA538&lpg=PA538&dq=chakra+pseudoscience&source=bl&ots=bFyC7OGyXo&sig=ACfU3U0-LOEZ1jZXtAXU7WqBZyamM1-adw&hl=fa&sa=X&ved=2ahUKEwia24yVgbnkAhWEAxAIHU3jDFYQ6AEwCHoECAoQAQ

3 دیدگاه برای «چاکرا ها ، از یوگا تا طب سوزنی و درمان های مختلف شبه علمی»

  • نوامبر 11, 2020 در t 12:04 ب.ظ
    Permalink

    سپاس از تلاش های خستگی ناپذیر شما
    ممنون میشوم یک بار هم به مقاله توهم بزرگ بپردازید
    با تشکر

    پاسخ دادن
    • نوامبر 15, 2020 در t 4:26 ق.ظ
      Permalink

      بینهاین سپاس از توجهتون🌹

      پاسخ دادن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *