آیا غیر عقلانی ( عقل متعارف ) بودن یک نظر علمی یا فلسفی ، به معنای ضعف یا باطل شدن آن است؟

آیا غیر عقلانی ( عقل متعارف ) بودن یک نظر علمی یا فلسفی ، به معنای ضعف یا باطل شدن آن است؟

قبل از اینکه به پاسخ به این پرسش بپردازیم ، باید عقلانیت را در اینجا تعریف کنیم.مراد ما در این پرسش، عقل متعارف ( یا عقلانیت عرفی ) است. این پرسش در گذشته یک مناقشه فلسفی و پس از پیدایش و پیشرفت علوم ، به پرسشی در باب برخی نظرات علمی نیز بدل شد.در اینجا قصد ما تنها بررسی اجمالی است و نه یک بررسی کامل و همه جانبه. نکته اول و مقدمه کوتاهی که ابتدا باید به آن اشاره کرد سادگی در نظریات است.(چند روز قبل در مورد ارزش سادگی در نظریات علمی مقاله ای گذاشتیم)
از آنجهت سادگی در اینجا اهمیت دارد که ساده بودن نظریات علمی یا حتی فلسفی را با غیر عقلانی بودن آنها (غیر عقلانیت عرفی ) اشتباه نگیریم.یک نظریه می تواند ساده اما غیر عقلانی و یا پیچیده اما عقلانی باشد.پس عقلانی بودن جدای از سادگی در نظریات است.

اما با این مقدمه کوتاه بپردازیم به اینکه مناقشه ای که گفتیم بین چه دیدگاه ها و فلاسفه ای شکل گرفت؟

دو دیدگاه فلسفی که بر سر این موضوع مناقشه سختی میان آنها وجود داشت، در مشهورترین نقطه تاریخی خود میان دو دوست و فیلسوف مشهور یعنی ” دیوید هیوم ” و ” توماس رید “شکل گرفت.

توماس رید و هم عقیده های او در این موضوع می گفتند هرچقدر نظریه فلسفی از عقل عرفی دور شود، تضعیف شده است و اگر کاملا از عقل عرفی جدا شود به کلی باطل است.در سوی مقابل دیوید هیوم به عکس این موضوع معتقد بود ، یعنی اتفاقا نظریه های فلسفی میبایست از عقل عرفی که غالبا سطحی نگر است، دور شوند. یعنی ما در عقل عرفی خود معمولا با چشم سطحی به پیرامون خود توجه داریم و ناچاراً اگر بخواهیم پی به حقیقت ببریم باید ژرف نگر و با عمق بیشتری به پدیده ها بیاندیشیم و آنها را توصیف کنیم.

این مناقشه تا امروز به نوعی برقرار است ،اما به نظر می رسد شواهد ما از آن روزگار تا به امروز ، به سود دیدگاه هیوم بوده است. در دنیای علم اگر به نظریات بزرگ علمی مثل کوانتوم فیزیک یا حتی فرگشت در دوران جدید بنگریم ،چندان با عقل عرفی سازگاری نداشته اند. شاید فیزیک کوانتومی مصداق بارز این نمونه باشد. در دشواری این نظریه علمی جای هیچ تردیدی نیست.اگر به سخنانِ خود فیزیکدانان بزرگ هم توجه کنیم ، تقریبا همه ی آنها معتقد بوده و هستند که فهم فیزیک کوانتوم به شدت دشوار است.حتی در مورد نسبیت نیز چنین تلقی وحود داشته و دارد. مشهورترین سخن در این باب که شاید شنیده باشید سخن ریچارد فاینمن در باب کوانتوم است. او می گفت هیچکس تابحال مکانیک کوانتوم را نفهمیده است!

اما شاید تا اینجا همچنان برای برخی از خوانندگان این مطلب در اینکه عقل عرفی چیست، ابهام وجود داشته باشد، پس با یک مثال موضوع را واضح تر بررسی میکنیم؛ برای مثال در نظریات ریسمان ما به ابعادی فراتر از سه بعد کنونی میرسیم، یا در مکانیک کوانتومی پدیده هایی چون در هم تنیدگی و یا برهم نهی داریم که کاملا با عقل عرفی ما در تضاد بوده اند. برای مثال عقل عرفی ما هیچگاه وجود همزمان یک ذره در دو مکان را نمیپذیرد،اما در یک نظریه علمی قضیه متفاوت است و ما در علم امروز با پدیده های بسیاری که مغایر با عقل عرفی هستند روبرو می شویم.

هر چند امروز نیز دیدگاه های مشابه توماس رید همچنان وجود دارد و مشهورترین آنها در دوران معاصر جورج ادوارد مور از پایه گذاران فلسفه تحلیلی بود که مکتب فلسفه او را ” فلسفه عقل متعارف ” (Conventional rationality) می نامند. اما از استدلال های علمی و ساده ای که در رد آنها می توان آورد ، استدلالی بر پایه فرگشت مغز ماست. مغز ما برای رسیدن به حقیقت و واقعیات خارج از ذهن ما در کیهان تکامل (فرگشت) نیافته است و همانطور که بارها از دانشمندان و زیست شناسان تاکید کرده اند، مغز ما برای ایجاد شرایط بهتر برای بقا فرگشت یافته است. به عبارت ساده تر فرگشت مغز ما برای تامین احتیاجات و نیازهای ابتدایی ما در جهت بقا بوده است و نه درک موضوعات پیچیده تری مثل درک کامل واقعیت هستی و قوانین پیچیده فیزیک .پس جای تعجب چندانی ندارد که مسائل عمیق مرتبط با کیهان و واقعیت آن با عقل متعارف سازگار نباشد.

#arian_x

آی دی تلگرام : @arian_xboy

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *