قیاس به نفس ؛ تحلیل مسائل از دیدگاه و برداشت شخصی

قیاس به نفس ؛ تحلیل مسائل از دیدگاه و برداشت شخصی

قیاس به نفس یک نوع تعمیم ویژگیِ شخصی فرد به دیگری –جامعه ای خاص یا کل بشر و…– است و معمولا تعمیم نارواست.
گاهی مطالبی را میبینیم که در مورد فرهنگ، انسان ، روابط و جامعه تحلیل هایی را ارائه می دهند که در آن نوعی اتکاء به نفس نگارنده دیده می شود.البته ممکن است کسی بگوید چطور این را تشخیص می دهیم؟ اگر اگر با نگارنده آشنایی نسبی داشته باشیم، مسلماً تشخیص این قیاس او ساده است ، اما اگر آشنا نباشیم نیز نکاتی وجود دارد که ما را به این نتیجه برسانند. برای مثال شخصی که در مورد یک خصوصیت کل مردها صحبت می کند و بطور قطعی معتقد است فلان ویژگی بد یا خوب در آنها وجود دارد و شما بعنوان خواننده اگر کمی با دید انتقادی به مطلب بنگرید میبینید خودتان یا یک شخصی که میشناسید هرگز شامل همچین تحلیلی نیست. البته از آنجایی که ممکن است افراد زیادی دارای آن ویژگی باشند، شما به خطا بیفتید و معمولاً هم همینطور است.یعنی معمولاً در واکنش به این مطالب ، اشخاص زیادی آن را تایید می کنند؛ صرفا بخاطر مشاهده یا شناخت یک یا چند شخص که ادعای مطلب در موردشان صادق است.

بعنوان مثال در چند روز اخیر دو سه مطلب در جاهای مختلف نوشته شده بود که با نگارنده های آن آشنایی نسبی داشتم . این افراد ،کسانی بودند که به روابط عاطفی متعهد باور نداشتند، به همین جهت مطالب آنها یک تحلیل کلی (در مورد همه) از یک نوع عدم تعهد در وجود انسان ها بود .

این نوع قیاس درست مانند یک تعمیم شتابزده است. در تعمیم شتابزده یا تعمیم جزء به کل، فرد یک مشاهده جزئی را به کل مجموعه تعمیم می دهد. مثلاً ممکن است از مشاهده ی یک رفتار در سه یا چهار نفر ، نتیجه بگیرد تمام افراد این رفتار را دارند.

قیاس به نفس بسیاری از اوقات در مطالبی با موضوعات مباحث فرهنگی و اجتماعی صورت می گیرد .( گاهی با تلفیقی از شواهد علمی ،سعی می شود این تحلیل ها معتبر جلوه شود.)

فرض کنید یک نفر از انجام کار x قصد خودنمایی دارد یا تصور می کند انجام این کار خودنمایی است. به همین علت هر کسی را که کار x را انجام دهد ، متظاهر و به قصد خودنمایی تصور می کند. البته ممکن است بسیاری افراد واقعا چنین قصدی داشته باشند،اما برای اینکه به این نتیجه برسیم ، دلایل دیگری لازم است.نه فقط همینکه ما آن را به جهت خودنمایی انجام می دهیم یا چنین برداشتی داریم.

صرف اینکه ما دو انسان ، دو مرد، دو زن، دو ایرانی یا هر گروهی خاصی هستیم ، دارای ویژگی های مشابه در تمام حالات نیستیم.

ممکن است یک فرد جنون داشته باشد و به تجاوز علاقه داشته باشد ، این به معنای حس دلپذیر تجاوز در تمام انسانها نیست.از سوی دیگر ممکن است ما یک فرد خیرخواه باشیم و با کمک به دیگران احساس لذت کنیم، این هم به این معنا نیست که تمام انسانها چنین ویژگی دارند.

به قول مولانا

هر دو زنبور ، خوردند از یک مـحل

لیک شد زان نیش و زین دیگر، عسل

هر دو گون آهو ، گیاه خوردند و آب

زین یکی سرگین شد و زان مشک ناب

صد هزاران این چنین اشباه بین

فرقشان هفتاد ساله راه بین

(البته خود مولانا درجاهای مختلف نیز از خطای قیاس به نفس کردن چندان مصون نبود)

این پدیده یکی از ابتدایی ترین ابزار بشر برای شناخت جهان بوده است، از اساطیر و افسانه ها گرفته تا بسیاری از تفسیرهای طبیعت، همواره رابطه ای جدی با قیاس به نفس داشته و دارند. به عبارت ساده تر شرح و تحلیل این مبحث در معرفت شناسی بسیار مهم و حساس است. اینکه ما تا چه حد اجازه ی بسط ویژگی ها را داریم یا نه خود موضوعیست نیازمند شرح و تفصیل بسیار.اما مراد ما شناخت کلیات این موضوع بود تا با مواجهه با مطالب آغشته با چنین اشکالی، تحلیل بهتری داشته باشیم.

#arian_x

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *