شباهت خانوادگی و پارادوکس سورایتس یا کپه کاه ؛ هیچ چیزی قابل تعریف نیست!

شباهت خانوادگی و پارادوکس سورایتس یا کپه کاه ؛ هیچ چیزی قابل تعریف نیست!

شاید گاهی با این ادعا مواجه شده باشید که ما نمی توانیم تعریف دقیقی از پدیده ها ارائه کنیم. (گاهی در مطالب این نکته را آورده ایم) یا شاید هم تاکنون با چنین نکته ای مواجه نشده باشید. فرض کنیم ما بخواهیم یک پدیده یا شئ را تعریف کنیم .آیا قادر خواهیم بود تا آن را بطور دقیق از سایر چیزها متمایز کرده و بگوییم این تعریف ما از آن شئ یا پدیده است؟خیر

مثال معروفی که در این مورد وجود دارد تفاوت بین یک فرد طاس و مودار است. یک فرد مودار را تصور کنیم که یک تار کوی او را بِکَنیم. او همچنان یک فرد مو دار بحساب می آید، دوباره این کار را تکرار کنیم تا جایی که فرد طاس شود. اکنون دیگر او را یک فرد مودار بحساب نمی آوریم. اما دقیقا در کدام لحظه این فرد دیگر مودار نیست و طاس شده است؟مثلا وقتی ۱۰۰۰ تار موی او را کندیم، به محض اینکه تار موی هزارم را درآوردیم او طاس شد؟اگر چنین است ،مثلا وقتی ۹۹۹ تار موی او را کندیم، طاس نیست و فقط وقتی هزارمین تار را درآوردیم طاس شده است؟
پارادوکس سورایتس ( sorites ) یا کپه کاه به همین نکته اشاره می کند. مثال معروف دیگر آن کپه ی کاه است.آیا اگر ما یک عدد از کاه‌های یک کپه کاه را برداریم ،همچنان کپه ی کاه است؟ اگر یک کاه دیگر را برداریم باز یک کپه کاه باقیست؟ اگر ما این کار را ادامه دهیم، در نهایت به مرحله‌ای می‌رسیم که دیگر با یک توده ای از کاه طرف نیستیم. پس دقیقا در کدام نقطه، دیگر با یک کپه کاه مواجه نیستیم؟

این پارادوکس از یکسری جهات پیوندی با استدلال نام گرایی ( nominalism ) پیدا می کند. نام گرایی یک مکتب فلسفی است که می گوید هیچ چیز در این دارای ذات و ماهیت نیست. به عبارت ساده تر چیزهایی که در یک نام وجه اشتراک دارند،تنها در همان نام مشترک اند و نه بیشتر. تمامی نام ها و عناوینی که که ما برای تمایز چیزها بکار میبریم قراردادی هستند. یعنی نماد بوده و وجود عینی ندارند و حاصل زبان هستند.

برای مثال انسان هیچ معنای ذاتی ندارد ، چرا که انسانها هر کدام با دیگری متفاوت هستند و موجودات مطلقن واحدی نیستند، پس واژه انسان نیز به طور واحد نشان دهنده هیچ چیز نیست، به جز تلقی و برداشت ذهن ما از یکسری چیزها.درست مانند روند تکامل موجودات. ما در تکامل نمی توانیم بگوییم از کجا اولین انسان بوجود می آید، چرا که این اتفاق در طول سالهای طولانی و با تغییراتی ناچیز اتفاق می افتد.

این مکتب با ویلیام اوکام آغاز شد (یا بیشتر مطرح شد) و به نوعی در مقابل رئالیسم و ایده الیسم قرار گرفت. اما ویتگنشتاین با توجه بیشتر به زبان و تشکیک در ذات و ماهیت چیزها، این نگرش را برجسته تر ساخت .او استدلال شباهت خانوادگی را مطرح می کند که در مباحث پس از او،تاکنون مورد بحث های بسیار گسترده ای قرار گرفته است. اما استدلال شباهت خانوادگی ویتگنشتاین چیست؟

ویتگنشتاین می گوید بر خلاف چیزی که ارسطو (لاک و بسیاری از فلاسفه) می گفت اشیاء مختلف ویژگی مشترک ندارند.برای مثال یک بازی با تمام بازی های دنیا ویژگی مشترک ندارد.اگر بگوییم بازی ها همگی برای سرگرمی هستند، بازی هایی هستند که هدف دیگری را دنبال میکنند ،اگر بگوییم همه آنها فعالیت جسمی دارند، بازی های غیر جسمی نیز وجود دارند. اگر بگوییم دو یا چند نفره هستند،بازی های تک نفره نیز وجود دارد و….همینطور هر ویژگی دیگری نام ببریم، بازی هایی هستند که در آن شریک نیستند.او مثال شباهت خانوادگی را به اینصورت مطرح می کند که فرض کنیم یک خانواده ای ده فرزند دارد . اگر به ترتیب به بچه ها نگاه کنیم ببینیم نفر اول با نفر دوم رنگ چشم مشابهی دارد،نفر دوم با سوم بینی مشابه ،نفر سوم با چهارم لب های مشابه و…وقتی به نفر دهم می رسیم دیگر بین نفر اول و آخر هیچ شباهتی نمیبینیم.یعنی اگر افراد دوم تا نهم را حذف کنیم،هیچ شباهتی نمی ماند،اما وقتی به ترتیب میبینیم ،زنجیره ای از شباهت ها را میبینیم.به همین ترتیب او می گوید در دنیا نیز ما هیچ ویژگی واحد و ذاتی نداریم که به دسته ای از چیزها نسبت دهیم.مثلا همه درخت ها در هیچ چیز ویژگی مشترکی ندارند که بشود آن را ذات درخت قلمداد کرد.

فلاسفه مختلفی چون فیلیپ پتیت ،فرانک جکسون و ساول کریپکی هر کدام قرائت های مختلفی از شباهت خانوادگی ارائه دادند که برای دوری از تفصیل از شرح کامل آنها صرفنظر میکنیم.برای نمونه دیوید بلور ( David Bloor ) می گوید این امر ناشی از پیروی فاعل زبان از جامعه ی زبانی است.یعنی ما از کسانی که از زبان استفاده می کنند واقعیتی بطور مجزا نداریم.

یعنی اگر کسانی که زبان را بکار می برند ،بعنوان جامعه ی زبانی از یک اسم برای یک چیز استفاده میکنند، هر شخصی بطور فردی به ناچار در این جامعه ی زبانی مجبور است تن به قرارداد های آن زبان بدهد.

#arian_x

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *