تراکتاتوس ؛معرفی کتاب رساله منطقی فلسفی

تراکتاتوس ؛معرفی کتاب رساله منطقی فلسفی

تراکتاتوس یا رساله منطقی فلسفی تنها کتابی است که ویتگنشتاین در زندگی خود منتشر کرد. وی این کتاب را در سربازی و اسارت در جنگ جهانی اول نوشت. اولین چاپ آن به زبان آلمانی در سال ۱۹۲۱ بود . این کتاب که یکی مهمترین کتب فلسفه تحلیلی قلمداد می شود شامل پیش گفتار، فهرست نمادهای رساله منطقی-فلسفی، درآمدی به قلم برتراند راسل، پیش گفتار نویسنده و متن رساله منطقی-فلسفی است.

طبق یک نگاه کلی، موضوع کتاب تراکتاتوس یا رساله منطقی فلسفی ، به نسبت میان زبان، واقعیت و معناداری می پردازد. به عبارت دیگر، ویتگنشتاین بدنبال صورتبندیِ ویژگی‌های زبان معنادار است که از واقعیت حکایت کند. پرسش از معناداری یا بی معناییِ هر آنچه در قالب جملات معنادار بیان می‌شود، دغدغه‌ای مشترک در میان فیلسوفان نسل اول فلسفه تحلیلی است که ویتگنشتاین نیز یکی از بزرگان آنهاست.او در مقدمۀ رساله، کتاب خود را این گونه معرفی می‌کند:

“شاید این کتاب را فقط کسی بفهمد که خود پیش از این به اندیشه‌هایی که در آن بیان شده است رسیده باشد- یا دست کم به اندیشه‌هایی مشابه. پس این کتاب، کتاب درسی نیست. هدف این کتاب برآورده شده است اگر برای کسی که آنرا خوانده و فهمیده لذت بخش باشد. این کتاب به مسائل فلسفه می‌پردازد و به باور من، نشان می‌دهد که دلیل مطرح شدن این مسائل این است که منطق زبان ما بد فهمیده شده است.”

ویتگنشتاین در رساله علت طرح مشکلات فلسفی و حل نشدن آنها را ابهام‌ها و رهزنی‌های زبان می‌داند و سوء فهمی که منطق زبان بدان دچار است. آموزۀ اصلی کتاب را می‌توان در این فقرۀ مقدمه رساله خلاصه کرد:

«آنچه اساسا می‌توان گفت، می‌توان به روشنی گفت، و از آنچه نمی‌توان درباره اش سخن گفت، باید به سکوت گذشت.»

در پاراگراف سوم از مقدمۀ کتاب، ویتگنشتاین می‌نویسد:

«بنابر این، هدف کتاب عبارتست از مرز نهادن بر اندیشه، یا بلکه نه اندیشه، بلکه بیان اندیشه ها: برای اینکه بتوان برای اندیشه مرزی ترسیم کرد، باید دو سوی مرز اندیشیدنی باشد (یعنی باید بتوان دربارۀ آنچه اندیشیدنی نیست، اندیشید). بنابر این، تنها در زبان است که می‌توان این مرز را ترسیم کرد، و آنچه در آن سوی مرز قرار می‌گیرد، مهمل است.»

برای ترسیم مرزهای اندیشه، باید بتوان دربارۀ آنچه اندیشیدنی نیست، اندیشید؛ امری که آشکارا نشدنی است. به همین دلیل است که به ترسیم مرزهای بیانی- زبانیِ اندیشه می‌پردازیم. می‌توان برای زبان مرز ترسیم کرد و به دو سوی مرزها اندیشید؛ آنچه در آن سوی مرزست؛ مهمل خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *