فردریش نیچه و دانش بشر؛ آیا انسان بنیان علم و دانش را بر دروغ و فریب استوار کرده است؟

فردریش نیچه و دانش بشر؛ آیا انسان بنیان علم و دانش را بر دروغ و فریب استوار کرده است؟

این پرسش که از اندیشه های نیچه نشأت می گیرد ، در نگاه نخست شاید بیشتر به فرضیه های توطئه یا یک نوع شکاکیت افراطی شبیه باشد.اما در واقع پرسشی بسیار مهم ، اساسی و کاملا متفاوت از دیدگاه های سطحی انگارانه قلمداد می شود و چه بسا از مهمترین پرسش های بشر نیز محسوب شود.

نیچه به اندیشمندان پست مدرن تعلق داشت. رویکرد اندیشمندان پست مدرن ، رویکردی نقادانه و به دور از هرگونه نگرش سیستماتیک یا مکتبی بود.یعنی هر یک از فلاسفه پست مدرن ، رویکرد مجزا داشتند . به همین علت است که آنها را با عنوان خاصی خطاب نمی کنیم و تنها از نظر زمانی آنها را پسا مدرن یا پس از مدرنیسم معرفی می کنیم.

نیچه نیز نه تنها از این قاعده نقادی مستثنی نبود ، بلکه شاید بتوان او را رادیکال ترین منتقد تاریخ اندیشه دانست.در این مطلب ،قصد ما بررسی اندیشه های نیچه در دو مورد ،یعنی علم و دانش بطور کلی و ارزش های اخلاقی بشر است.

همانطور که گفتیم میتوان نیچه را یکی از رادیکال ترین منتقدان تاریخ اندیشه بشر دانست. اما به چه دلیل این تصور جایز است؟

دو مساله در طول تاریخ اندیشه و فلسفه ، یعنی از ابتدای تاریخ بشر تا روزگار نیچه ،تابوی مباحث عقلانی بوده اند. یکی حقیقت و دیگر اخلاق.

در مورد حقیقت ، تا روزگار نیچه همانطور که در کتاب خود (غروب بت ها) اشاره می کند ،” هیچکس جسارت این را پیدا نکرده تا به خود حقیقت بپردازد”. همه بدنبال حقیقت ، بوده اند ، اما هیچگاه خود حقیقت به چالش کشیده نشده بود. نیچه همانطور که از اسم کتاب ارزنده اش پیداست، یعنی غروب بت ها؛ فلسفیدن با پتک، بدنبال شکستن تابوهای اندیشمندانی است که در پی حقیقت بوده اند.مساله او این بود که چرا تصور می شود انسان ذاتاً به دنبال حقیقت است؟آیا این پیشفرض قطعی صحت دارد که ما انسان ها ذات حقیقت طلب دارند؟ چنانچه در نوشته های ارسطو آمده است: انسان بالطبع جویای حقیقت است.

نیچه در کتاب دیگر خود ، فرا سوی نیک و بد اشاره می کند ، اگر فرض کنیم که طبیعت انسان به دنبال حقیقت است، چرا فرض نکنیم که انسان بالطبع به دنبال ناحقیقت نیست؟! چرا نمی توان گفت که انسان بدنبال دروغ و فریب است؟

اما نیچه در آنجا ، جسارت بزرگ خود را به خرج می دهد و پُتک خود را بر حقیقت، که همچون بُتی دست نخورده (تا آن زمان) بود ، فرود می آورد.

نیچه معتقد بود اتفاقا ما انسان ها بدنبال دروغ و فریب هستیم، نه بدنبال حقیقت. او حقیقت را دشمن تمدن انسان می دانست و دروغ و فریب را ویژگی برتر نوع انسان. در میان موجودات ، هر جانداری یک توانایی و امتیاز منحصر بفرد دارد، که این توانایی و امتیاز در نوع انسان، فریب و دروغ است.او می گفت از کجا معلوم که خود حقیقت، حقیقت باشد!

منظور نیچه از دروغ ، تمام چیزیست که ما بعنوان دانش و علم و فلسفه و…. ساخته ایم. او می گوید انسان موجودی بود که برای اولین بار افسانه ها و اسطوره های دروغین را ساخت. او حتی در فراسوی نیک و بد، شرح جالبی در این باب ارائه می کند و پس از آن می گوید انسان دانایی را اختراع کرد.

به باور نیچه نادرست ترین حکم ها برای هستی ما ضروری ترین چیزهاست.زیرا انسان نمی تواند زندگی کند ، مگر با اعتبار بخشیدن به افسانه ها و منطقی کردن آنها.
اما منظور نیچه از این افسانه چیست؟ همان فلسفه، علم و ریاضیات. به باور او با تحریف جهان توسط اعداد ساختگی ، ما با دروغ ها زندگی را میسازیم و نفی دروغ به معنای نفی زندگیست.چرا که این افسانه ها و دروغ پردازی هایی که ما به نام علم و دانش خلق کرده ایم، مانند ریاضیات، فلسفه، علم و…تمامی اینها همان اسطوره هایی هستند که در یونان باستان برای آنها توجیه عقلانی می آوردیم.برای نیچه اخلاقیات و ارزش ها نیز از همین دسته هستند، جایی که موضوع دومی که برای تاریخ اندیشه بشر تابویی دیگر بود.او اخلاقیات را همانند حقیقت ، دومین بُتِ اندیشه بشر می دانست، که آن هم از فریب های ساخته ی ما بوده است و برای بقای تمدن و زندگی ، آن را ساخته ایم.
البته در اینجا می توان نسبتی میان اخلاق در تکامل داروین و توضیح نیچه مشاهده کرد.

البته او هرگز این دروغ پردازی های بشر برای زندگی را بی ارزش تلقی نمی کرد.بلکه همانطور که اشاره شد، لازمه و هسته ی اصلی و اساسی زندگی می دانست ، اما به نظر او فلسفه ای که به چنین موضوعی (از نظر نیچه خطرناک) بپردازد، فراسوی نیک و بد قرار دارد.

#arian_x

ا. کتاب ها:
فراسوی نیک و بد؛ فردریش نیچه– ترجمه:داریوش آشوری–انتشارات:خوارزمی

غروب بت‌ها یا فلسفیدن با پتک–؛ فردریش نیچه–ترجمه:داریوش آشوری (عنوان اصلی :
Götzen-Dämmerung oder Wie man mit dem Hammer philosophirt)

4 دیدگاه برای «فردریش نیچه و دانش بشر؛ آیا انسان بنیان علم و دانش را بر دروغ و فریب استوار کرده است؟»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *