رسانه های علمی در ایران؛

📰علم و رسانه های علمی در ایران.

اگر بخواهیم به وضعیت فعالیت های علمی ایران یا هر نقطه ای از جهان نگاه کنیم ،ابتدا میبایست وضعیت دانشگاه ها، مراکز آموزشی و تحقیقات و پژوهشکده ها را بررسی کنیم. اما پس از آن بی تردید باید رسانه ها و فعالیت های ترویج علم را بررسی کرد.خب قاعدتاً برای ترویج یک پدیده ،مثل علم، ابزار بشر، رسانه ها بوده و هستند.ابتدا روزنانه ها شکل گرفتند و سپس رادیو و تلویزیون و امروز فضای مجازی نیز به آنها ملحق شده است.

البته همین فضای مجازی نیز ابتدا سایت ها و وبلاگ ها بودند و سپس شبکه های اجتماعی نیز روز به روز وارد عرصه ی رسانه شده و تعداد و کارکرد انها نیز افزایش یافت.

اینکه چقدر با اضافه شدن این ها مشکلات ،افزایش یافته یا کاهش پیدا کردند ، بحثی جداست،اما در خصوص علم و ترویج آن ،وضعیت امروز ما با همه این امکانات در چه جایگاهی است؟

خب برای پاسخ به این پرسش باید رشته های علمی را تفکیک کنیم.چون ترویج رشته های مختلف ، متاسفانه ، همسطح با یکدیگر پیشرفت نکرده اند.برای مثال در امر ترویج علم رشته های پزشکی، روانشناسی و علوم مهندسی و صنعت ، از نظر تخصصی ،با مشکلات کمتری در قیاس با فیزیک و شیمی و زیست شناسی ،روبرو هستند .البته قضاوت و آمار دقیقی در اینجا ارائه نشده، بلکه یک مقایسه سرانگشتی و ظاهری ، این برداشترا به ما القا میکند.

امر ترویج علم ، بیش از هر چیز،مساله ای عمومی در میان دانشگر ها و فعالان علم و رسانه است. یعنی جدا از اینکه شاید ،عادت داریم در هر مساله ای به سراغ گلایه های امکاناتی برویم، امروزه دیگر این بهانه ،توجیه مناسبی برای مروجان علمی نیست.این بعهده دانشگر ها و فعالان حوزه فیزیک(برای مثال) است، که با فعالیت ترویجی، استقبال علمی جامعه را افزایش دهند. در حوزه فعالیت های علمی، مثل پژوهش،تحقیق،دانشگاه و آموزشگاه و… مسئولیت بعهده دانشجو و استاد و فعالان علم نیست.اما در حوزه ترویج ، کاملا مساله متفاوت است. (اگر نگوییم برعکس، این ترویج بعهده دانشگر و فعالان علم است)

برای نمونه از رشته زیست شناسی، و رشته فیزیک کیهانشناسی(چون حوزه مطالعاتی و تخصصی ام بوده) مثال میزنم:

امروز در کشور ما شاید به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نشریه علمی نباشد، اما شاید بتوان گفت این تعداد ،اگرچه کم است، اما نه آنقدری که نیازی مبرم به نشریات و مجلات بیشتر را اساسی و حیاتی بدانیم.و نکته مهم تر ، فضای مجازیست، یعنی سایت ها و دیگر شبکه ها.اما معضل اصلی درست همینجا آغاز میشود.

ابتدا نشریات ما؛ همانطور که گفته شد تعداد مجلات و نشریه های علمی ما در حوزه های فیزیک ،شیمی و زیست شناسی ، به تعداد انگشتان یک دست هم نیست، اما مشکل اینجاست که علاوه بر این تمام فعالان این چند نشریه خلاصه در یک سری از افراد میشوند!

یعنی فعالان آنها شاید به اندازه ی یک هسته اصلی و بعلاوه چندین نفر فرعی که در هر کدام متفاوت هستند.یعنی برای مثال در سه مجله ،شما نام چهار نفر را تکراری میبینید، و بقیه آنها متفاوت.اما در هر مجله این افراد و فعالان ثابت آنها هستند که همواره فعالیت دارند، و اگر کسی بخواهد مطلبی ارائه دهد، با مشکل جدی روبروست. این مشکل به این ترتیب شکل میگیرد که وقتی افراد ثابت در نشریات ،همواره جایگاه مطالب خود را دارند، مطالب جدید از سوی نویسندگان و ژورنالیست هایی که بخواهند وارد این حیطه شوند، بسته تر است.

و البته در بهترین حالت ، گاهی کسی مطلبی هم به نگارش دربیاورد و به ندرت یک یا چند ستون نیز، از مطالب افراد دیگر اضافه شود.حال صرفنظر از اینکه وقتی عده ای همکار برای سالها در یک نشریه فعالیت دارند، قاعدتا مانند دوستانی نزدیک ، از مطالب یکدیگر، بیش از سایرین و تازه وارد ها استقبال خواهند کرد. و مثلا اگر یک نویسنده در حوزه زیست شناسی، یا تکنولوژی در بین آنها باشد، دیگر مطلبی از طرف یک شخص جدید ،در همان تخصص ،انتشارش دشوار خواهد بود،ولو مطلب این شخص ارزشمندتر باشد.

اما از نشریات که بگذریم سه رویکرد دیگر نیز وجود دارد، صدا و سیما ، رادیو، و فضای مجازی.

از آنجایی که آن قسمتی از ترویج علم مدنظر ما است که بعهده فعالان و دانشگران و عموم بوده، غیر از نشریات، تنها به فضای مجازی میپردازیم.چرا که سهم دو رویکرد دیگر نیز ،کم و بیش انجام داده میشود، که البته رادیو ،به نحوی از استقبال چندانی ،در دنیای امروز ما ،نسبت به سایر رسانه ها برخوردار نیست.

اما فضای مجازی: یکی از فاجعه های امروز ما ، که به راحتی قابل تشخیص و رویت خواهد بود ، ترویج علم،(فیزیک،شیمی،زیست شناسی) در فضای مجازیست.جایی که اغلب کشورهای پیشرو در این زمینه ها ، در همین فضا فعالیت میکنند.یعنی وب سایت ها.و سپس شبکه های کوچکتر.
🗞در این زمینه ما با دو نوع پدیده روبرو هستیم: وب سایت – پیج هایی که از طرف عوام نیز، قابل تاسیس است.

مورد دوم که صفحات اجتماعی ،مثل کانال ها و پیج ها بوده، در این حوزه ،(یعنی ترویج علم ) پر شده است از عوام و افرادی که کوچکترین دانش و مطالعه تخصصی نداشته،اما به خود جرات ایجاد صفحات در چنین موضوعات تخصصی و پیچیده را میدهند!

شاید به جرات میتوانم ، پنجاه موردراز این صفاحت را نام برده و با اطمینان بگویم که مثلا گرداننده آن صفحه، حتی یک مقاله کامل و حتی یک ترم، یک جلسه ، و یک ساعت هم مطالعه تخصصی و آموزش ندیده است،اما با گستاخی و جسارت هر چه تمام ، چنین صفحاتی ایجاد نموده! این دسته
از افراد غالبا ، با کپی کردن مطالب در صفحات خود فعالیت میکنند.و البته بسیاری مواقع،علیرغم این کپی برداری ها، اطلاعات اشتباه را منتقل میکنند.چرا که وقتی شخص مطالعه و دانش کافی را ندارد، در تشخیص علم و شبه علم، و یا صحت و خطای مطلبی که کپی میکند عاجز است.و یا در اینکه آیا خبری که منتشر میکند ، اکنون مردود و ابطال گشته یا خیر،قابلیت تشخیص را ندارد.

اما گزینه نهایی:وبسایت ها

تنها مورد و البته در دنیای امروز علم ، به نحوی میتوان گفت مهمترین مورد، سایت ها هستند.

امروز تا آنجا که اطلاع دارم، یک سایت در حوزه نجوم و یک سایت در حوزه زیست شناسی فعالیت دارند .البته ممکن است بعضی از مخاطبان متوجه شوند دقیقا کدام سایت ها.

البته در هر دوی این زمینه ها سایت های گمنام تری احتمالا هستند که البته فعالیت چشمگیری نداشته اند.

در زمینه زیست شناسی،از آن یک سایت فعالیت مداوم و مستمر ،نمیبینیم.اینکه دائما اخبار و اطلاعات آپدیت شود و خبررسانی کافی داشته باشد.اما تقریبا به میزان مناسبی تخصصی بوده، اما نه در حد مطلوب ،یعنی در حدی که میبایست حتی اساتید آن رشته ،در آن کشور ،از فعالیت آن سایت بهره مند شوند،که خیلی این اتفاق در مورد این سایت نمیافتد،هرچند که عرض شد، فعالیت آنها تحسین برانگیز بوده،در شرایطی که دیگر همرشته ها و اساتید زیست شناسی، کوچکترین تلاشی در این زمینه نمیکنند.

و اما در زمینه فیزیک(نجوم،کیهانشناسی و…) در این رشته هم تنها یک سایت فعالیت میکند ، و البته این سایت کاملا فعال است. اما….متاسفانه ، به احتمال زیاد،از نظر شخصی(البته تخصصی) من، گردانندگان آن نیز اطلاعات کافی و دانش تخصصی مناسب را به هیچ وجه ندارند!کافیست به صفحات مختلف آنها مراجعه کرده و سوال پیچیده و فوق العاده تخصصی بپرسید. (حتی تصور نمیکنم پاسخ داده شود.)

البته به شدت از چنین گفتاری پوزش میطلبم اما انتقادیست وارد، که برای هر شخصی که در این زمینه فعال است دغدغه بزرگی است.

البته اگربه عنوان یک شخصی که دغدغه ای اینچنین دارد، به عمق آسیب این رویکرد بنگریم واقعا متاثر خواهیم شد. دو آسیب جدی این رویکرد آخر عبارت است از؛ اینکه مخاطب جذب آنها شده،و اگر متخصصی بعد از آن نیز،مبادرت به ترویج همان رشته کند،با اقبال کمتری مواجه است.آسیب دوم اینکه فضای برداشت های سطحی و غیر تخصصی را برای عموم ،به قدری باز میکند که هر شخصی که کوچکترین تخصص و دانشی ندارد،جرات اظهار نظرات کاملا تخصصی و پیچیده را به خود میدهد.

فرض کنید اگر یک شخصی که “مثلا” دیپلم دارد، در مورد جراحی مغز اظهار نظر کند،بی آنکه کمترین تحصیل و مطالعاتی در آن مورد داشته باشد، و صرفا اطلاعاتش محدود میشود به یک سایت!🔚

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *