ابزوردیسم و نهیلیسم ؛ مکتب بی منطقی و پوچگرایی

ابزوردیسم و نهیلیسم ؛ مکتب بی منطقی و پوچگرایی

پیش از این در مورد نهیلیسم و پوچ گرایی توضیح داده ایم، اما یکی از فلسفه های بسیار نزدیک به نهیلیسم، فلسفه ابزوردیسم است. ابزوردیسم (ابزوردیتی ،ابزوردیته) را اغلب به همان پوچگرایی معنا می کنند.البته این اشتباه نیست، اما برای اینکه تفاوتی بین آن و نهیلیسم وجود دارد .برخی این فلسفه را به بی منطقی یا غیر منطقی ، غیر عقلانیت و… ترجمه کرده اند. اما با وجود وجوه اشتراک بسیار زیاد آن با نهیلیسم، (پوچگرایی نقطه اشتراک در دو مکتب است ) تفاوتی بین آنها وجود دارد که در یک جمله میتوان نهیلیست را پوچیِ رادیکال تر و یا عمیق تر تلقی کرد. البته گاهی ابزوردیسم را به پوچگرایی و نهیلیسم را به نیست انگاری یا هیچ انگاری ترجمه کرده اند .(که چندان تفاوتی نیست و مراد ما تفکیک آنها علیرغم وجوه اشتراک آنهاست).
اما یکی از مشهورترین افراد در نگرش ابزوردیسم ، آلبر کامو است. در مورد آرای او درمطلب پوچ گرایی نیز توضیح داده ایم. اما او به معنای دقیق کلمه ابزوردیسم بوده است.
ابزوردیسم را به طور مختصر می توان در یک جمله مشهور از کامو معرفی کرد که می گوید: آغاز اندیشیدن، سر آغاز تحلیل رفتن است.

به این معنا که ما در مورد هر پدیده ای که می اندیشیم، هر چه دقیق تر می شویم متوجه میشویم یا جوابی نخواهیم یافت، یا بیش از یک پاسخ خواهیم یافت!

به عبارت ساده ما وقتی به یک موضوعی در باب حقیقت برمیخوریم و بدنبال پاسخ آن میگردیم،هرچه عقلانی تر و منطقی تر درباب آن جستجو میکنیم و هر چه عمیقتر به آن مینگریم متوجه اشکالات بیشتری میشویم که مانع از رسیدن به پاسخ نهایی می شود و یا بدتر از آن ، به بیش از یک پاسخ منتج میشود.در نتیجه اگر زندگی هدفی دارد ما بدان دست نمیابیم و عقل ما به شناخت آن نائل نمی شود .تفاوت نهیلیسم با ابزوردیسم در همین است که نهیلیسم مطلقاو اساسا معنایی برای زندگی و جهان قائل نیست که ما به آن دست پیدا کنیم.اما ابزوردیسم معنای زندگی را مطلقا و لزوما نفی نمی کند بلکه عقل ما را از رسیدن به آن ناتوان می تواند .

نکته دیگر برخی از فلاسفه مثل ژاک دریدا و ژیل دولوز دو فیلسوف فرانسوی مشهور ، به گونه ای دیگر پوچگرایی را دسته بندی کرده اند. در دسته بندی آنها نهیلیست پنج بخش دارد و یکی از آنها همان تعریف ابزوردیسم است که آنها تحت عنوان ” نهیلیسم معرفت شناختی ” یاد می کنند و از تعریفی که از نهیلیست می شود بعنوان نهیلیست معطوف به حقیقت یاد می کنند.

بخش های نهیلیسم از نظر دریدا و دولوز به ترتیب زیر است:

ژاک دریدا و ژیل دولوز دو فیلسوف فرانسوی بودند که در مورد صورتبندی نهیلیسم سخن گفته اند. از دیدگاه دریدا و دولوز، صورت بندی نهیلیسم که بر مبنای شکاکیت افراطی بنیان شده است، در موارد زیر قابل جستجو است:

1. نهیلیسم معرفت شناختی: در این نوع از نهیلیسم معرفت و علم پیدا کردن به گوهر امور غیر ممکن است و لذا راه شناخت مسدود می شود. این دیدگاه ادعا می کند که در حقیقت هیچ چیز وجود ندارد و اگر هم وجود داشت قابل شناخت نیست و احیانا اگر هم قابل شناخت بود، قابل بیان نمی باشد. در نتیجه نهیلسیم معرفت شناختی به سرگردانی معرفتی منتهی می شود.

2. نهیلیسم سیاسی: این صورت از نهیلیسم درصدد نفی سیاست است.نهیلیسم سیاسی در قرن نوزرهم و اوایل قرن بیستم طرفدارانی پیدا کرد. از افرادی چون باکونین می توان به عنوان پیروان این نوع از نهیلیسم نام برد. نارضایتی سیاسی، پایین بودن سطح مشارکت و بی تفاوتی نسبت به آینده از جمله نتایج منطقی این گونه از نهیلیسم به شمار می آیند.

3. نهیلیسم فرا اخلاقی: در این رویکرد، ارزش های اخلاقی معلول شرایط اجتماعی و احکام فرهنگی هستند. به همین جهت در این نظام هر گونه ارزش اخلاقی مطلق، مردود است و نسبی گرایی اخلاقی ترویج می شود که در نتیجه این نسبی گرایی، نهیلیسم پدید می آید.

4. نهیلیسم وجودی: در این نگاه، زندگی، هستی و جهان، فاقد هرگونه معنا و اعتبار ذاتی و ماهوی است. مواردی چون سرگردانی، تشویش و آسیب های روان شناختی از جمله محصولات این نوع نگاه به شمار می آیند.

5. نهیلیسم معطوف به حقیقت: پیروان این دیدگاه معتقدند که هیچ حقیقتی وجود ندارد و آنچه در عالم خارج دیده می شود صرفا اعتقاداتی است که از فرآیندهای حاصل از زندگی پدید می آید و در ظاهر شکل حقیقت به خود می گیرد. از معتقدان این دیدگاه می توان ریچارد رورتی فیلسوف امریکایی را نام برد.

4 دیدگاه برای «ابزوردیسم و نهیلیسم ؛ مکتب بی منطقی و پوچگرایی»

  • فوریه 27, 2019 در t 12:42 ب.ظ
    Permalink

    سلام مچکر از توضیحاتتون🌷🌷🌷 اما ای کاش برای هرکدام از انواع نیهیلیسم ها با ذکر مثال توضیح میدادیم که کامل جا بیفته

    پاسخ دادن
    • مارس 5, 2019 در t 5:12 ق.ظ
      Permalink

      سلام و ممنون بابت نظرتون. برای خلاصه تر کردن مطالب ناچاریم بصورت چکیده از تفصیل دوری کنیم. به همین دلیل گاهی نقص یا ابهام در توضیحات ممکنه .که سعی میکنیم کمتر باشه .پوزش میخوام.

      سپاس بابت توجهتون 🎩🌹

      پاسخ دادن
  • آگوست 19, 2019 در t 1:15 ق.ظ
    Permalink

    ممنون میشم منابع این مقاله رو بفرمایید
    سپاسگزارم

    پاسخ دادن
    • آگوست 20, 2019 در t 5:19 ق.ظ
      Permalink

      بخش دریدا و دولوز ؛ کتاب نیچه پس از هایدگر، دریدا و دولوز، ترجمه محمد خمیران، تهران: انتشارات هومس، بخش اول متن هم تعریف و تبیین هست و از جایی کپی نشده مطلب. اما برای اطمینان از صحت تعاریف میتونید به هر منبعی در مورد این دو مفهوم رجوع کنید. منابع مختصرتر و ساده هم آلن پرات ، دایره المعارف فلسفی و رابرت سالومون کتاب از عقل گرایی تا اگزیستانسیالیسم . که این دو ترجمه نشده. برای پیگیری بهتر در باب آرای کامو در این مورد هم کتاب های پوچ گرایی یا افسانه سیزیف .

      پاسخ دادن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *